مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان
مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان

Pink Cadillac ...


سلام به همگی دوستان . وقتتون بخیر ...


مرسی از همه تلاش و زحمتی که برای پیدا کردن جواب این سوال متحمل شدید . ممنونم از اون عزیزانی که حاضر شدند بر خلاف سایر بینندگان وبلاگ که از سر بی تفاوتی و بی اطلاعی و عدم وجود اعتماد به نفس سکوت نموده و فقط مثل همیشه به تماشا نشستند ، جواب سوال منو به ایمیلم ارسال کنند . بدونید که قدر تلاش ارزشمندتون رو خوب میدونم و از تک تکتون با همه وجود سپاسگزارم ...


با وجود اینکه جوابهای اغلب دوستان همشون خصوصاً در جنبه ملودی و آلات موسیقی استفاده شده در آهنگ پینک کادیلاک به آهنگهایی که از مایکل جکسون کبیر اسم بردند بی نهایت شبیه بود ، اما متاسفانه هیچ کدوم این جوابها ، آهنگ مورد نظر من به حساب نمیومد !! در واقع اون شباهت فاحشی که بین این آهنگ و اون آهنگ مجهول از مایکل جکسون وجود داشت اصلاً مربوط به سازهای استفاده شده در آهنگ نبود و برای همین ، هیچکدوم از جوابهای دوستان درست محسوب نمیگردید !! برام جالب بود که حتی یک نفر از دوستان هم در جوابهاش ، حدس نزده بود که شاید اون آهنگی که جواب این سواله ، اصلاً از آهنگهای سولوی مایکل جکسون نبوده و از آهنگهای گروهی او با برادرانش به حساب بیاد !! برای همین ، همه جوابهایی که من تو Inbox ایمیلم دریافت کردم ، از آهنگهای سولوی شخص مایکل جکسون بود !! 


و اما جواب این سوال :


قطعه هفتم آلبوم سال 1978 جکسونها ( Destiny ) با عنوان All Night Dancin !!


خوب و اما توضیح :


لطفاً یک بار دیگه و با تمام دقت از ثانیه 23 تا 60 آهنگ پینک کادیلاک رو با همه وجود گوش کنید . حالا یه دور با تمام دقت از ثانیه 23 (!!!!!!) تا 47 آهنگ All Night Dancin مایکل جکسون رو هم گوش بدید !!!! 


و تنها چیزی که بعد از این مقایسه به ذهن هر شنونده ای خطور میکنه ، استفاده از واژه های دور آهسته و دور تند هستش !!! انگار که فقط All Night Dancin رو زده باشی روی دور آهسته !!!


خوب ، اینم از این بازی ...


و از اونجاییکه هیچکسی برنده نشد ، اون جایزه ای که قولش رو بهتون داده بودم همچنان تو آرشیو بایگانی باقی میمونه تا شاید روزی دیگه و در مسابقه ای دیگه ، سهم یه برنده مایکلی قدرتمند و عاشق و توانا بشه .


به امید فرا رسیدن اون روز ...


شاد و پیروز باشید !




تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance

کادیلاک صورتی !!!

سلام به دوستان و عاشقان مایکل جکسون . روز و روزگار خوش !


بعد از مدتها نوبت میرسه به یک آزمون مایکل شناسی دیگه که خوب میدونم برای رسیدنش حسابی بیتابی میکردید !!!


ابتدا ، بدون هیچ مقدمه و تشریحی ، لینک دانلود یک آهنگ رو از یک خواننده قدیمی تقدیم حضورتون میکنم .


اول آهنگ رو با همه وجود و با تمام دقت ، چندین بار پشت سر هم گوش کنید و بعد سوال من رو جواب بدید . میخوام بدونم حقیقتاً بعد از این همه سال که هر کدومتون در دنیای مایکل جکسون بودید و برای خودتون صاحب سبک و ادعایی خاص هستید ، تا چه اندازه شناخت هنریتون نسبت به دنیای مایکل جکسون عمیق و قدرتمند شده .


حالا لطفاً آهنگ رو دانلود کنید :


لینک دانلود 


بدون اینکه در مورد شخص خواننده و این آهنگ سبک دیسکو توضیح خاصی ارائه کنم ، فوری میرم سر اصل مطلب :


این آهنگ در همون وهله اول چه آهنگ یا آهنگهایی از مایکل جکسون رو به خاطرتون میاره ؟!


سعی کنید دقیق و حرفه ای صحبت کنید نه با برداشتهای سطحی و موضعی . اگه با همه وجود به آهنگ گوش کرده و به علاوه ، احاطه ای همه جانبه روی آهنگهای مایکل جکسون کبیر داشته باشید ، بهتون قول میدم که به راحتی محض قادر خواهید بود حداقل نام اون آهنگ اصلی که مد نظر من هست رو عنوان نمایید . این شباهت اونقدر فاحش و آشکاره که حتی نمیتونید تصور کنید ! یادمه اولین بار ویدئو کلیپ آهنگ این خواننده زن رو سال گذشته توی ماهواره دیدم و به محض شنیدنش چنان شوکی بهم وارد شد که از همون لحظه ، ایده خلق و تولید این پست وبلاگ که امروز در مقابلتون قرار داره ، توی ذهنم ترسیم گردید !


تا یک هفته هم فرصت دارید که جوابهاتون رو به ایمیل آدرس من ارسال کنید . لطفاً تعداد آهنگهاتون از 3 تا بیشتر نباشه و حتماً حتماً براشون بر اساس شباهت ، اولویت تعیین کنید ؛ مثلاً : 1- آهنگ .... ، 2- آهنگ .... و الی آخر !


در ضمن میتونید تو بخش نظرات هم راجع به ابعاد مختلف این سوال بحث و تبادل نظر کرده و بدون اشاره به اسم آهنگی خاص ، نظرات خودتون رو عنوان نماییید .


نکته جالب توجه و خاص این مسابقه هم اینه که بدونید هرکسی بتونه اون آهنگ اصلی رو مشخص کنه ، یه جایزه زیبا و ارزشمند دریافت میکنه . این جایزه ارزشمند ، آهنگی بسیار کمیاب و فوق العاده زیبا و استثنایی از دوران جکسون فایو با صدای جرمین جکسون و صد البته مایکل جکسون کبیره !


این هم آدرس ایمیل من برای اونهایی که یادشون رفته :


ali_mjfollower@yahoo.com


منتظر خوندن جوابهای زیبای شما عزیزان دوست داشتنی هستم . موفق باشید !



تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance

با خاطرات مایکل جکسون ( داستانهای Gokor - قسمت اول )

سلام به همگی عزیزان . وقتتون بخیر دوستان من ...


از امروز به بعد میخوام در خلال پستهام براتون خاطرات کوتاهی از مایکل جکسون کبیر رو به نقل از یکی از رانندگان شخصیش تعریف کنم ؛ Gokor ، راننده ارمنستانی مایکل جکسون که این خاطرات رو در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی ارمنی زبان بیان نموده است .


امیدوارم که از خوندن این خاطرات شاد بشید و لذت ببرید .


با هم به مرور نخستین خاطره از خاطرات این راننده وفادار میپردازیم :


Gokor تعریف میکنه و میگه :


یادم میاد یه روز داشتم مایکل رو به یه جلسه خیلی مهم میبردم . او مثل همیشه سرش رو به شیشه عقب لیموزین تکیه داده و با دقت به آدمهای اون بیرون خیره شده بود . در همین حال بود که چراغ راهنمایی قرمز شد و ما مجبور به توقف در پشت چراغ شدیم . در همون لحظات ، مادر و دختری هم در پیاده روی کناری ما حضور داشتند . دختر کوچولو در حال بازی با توپش بود و مادرش ، در کیوسک با تلفن صحبت میکرد . ناگهان توپ دخترک به داخل خیابون پرتاب شد و دخترک در تعقیب اون به سرعت وارد خیابون گردید . در همون حال چراغ راهنمایی هم سبز شد و در یک آن نزدیک بود که یک اتوموبیل به دخترک برخورد کرده و اون رو له و نابود کنه ! مایکل جکسون که همه این جریانات رو داشت به دقت مشاهده میکرد ، با دیدن این وضعیت به سرعت از اتوموبیل پرید توی خیابون تا دخترک رو نجات بده . متاسفانه قبل از اینکه او بتونه به دخترک برسه و اون رو نجات بده ، یک اتوموبیل دیگه به سرعت به خودش نزدیک شد و در آستانه کشتنش قرار گرفت !! کی میتونه باور کنه که مایکل جکسون حقیقتاً در اون لحظه نزدیک بود کشته بشه ؟؟؟!!! خدا رو شکر که تونستم در آخرین ثانیه از ماشین بپرم توی خیابون و مایکل جکسون رو از اون مهلکه خطرناک نجات بدم . در همون حال ، مادر دخترک هم که متوجه وخامت اوضاع شده بود به سرعت وارد خیابون شد و دخترک رو از صحنه دور کرد . موقعی که مایکل جکسون و من دوباره سوار اتوموبیل شدیم ، از شدت استرس و شوک وحشتناک اون صحنه تا چند دقیقه به شدت میلرزیدیم . لحظاتی بعد ، مایکل جکسون از تصور این صحنه که دخترک حقیقتاً ممکن بود توسط ماشین کشته بشه ، به شدت به گریه افتاد . تو اون لحظات ، مایکل اصلاً و ابداً به حادثه ای که داشت برای خودش پیش میومد اهمیتی نمیداد . او حقیقتاً آماده بود که خودش کشته بشه تا اینکه بتونه اون دختر رو از حادثه نجات بده ... 


* نمیدونم چرا یه دفعه ای یاد اون دیالوگ آخر مستند Living With Michael Jackson افتادم . اونجاییکه مایکل جکسون در آخرین ثانیه ها با بغض توی صدای لرزان و ملتهبش به بشیر میگه :


اگه بدونم روزی دیگه حتی یه کودک دیگه توی این دنیا باقی نمونده که من بتونم کمکش کنم ، خودم رو همون لحظه بلافاصله از بالای بالکون به پایین پرتاب میکنم و به زندگیم خاتمه میدم . من کارم رو انجام دادم ... من کارم رو انجام دادم ...



تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance

با خاطرات مایکل جکسون ( داستان Chris Cantore )

سلام دوستان من . روز و شب همگی بخیر ...


امروز باز هم با یکی دیگه از خاطرات مایکل جکسون کبیر در خدمت شما هستم . امیدوارم خوندن این حکایت کوتاه و آموزنده هم بتونه روزنه جدیدی رو در جهت شناخت دنیای بزرگ و اعجاب انگیز ارباب افسانه ها به روی شما دوستان عزیز باز کنه .


پس بی مقدمه و توضیح اضافه میرم سر اصل مطلب :


Chris Cantore داستانش رو اینطور آغاز میکنه و میگه :


در دسامبر سال 1997 ، پدربزرگ و مادربزرگ مادری من Joseph و Concetta ، با خطوط هوایی ایالات متحده امریکا در حال پرواز از JFK به سمت LAX بودند . اونها برای ملاقات خانواده من در تعطیلات کریسمس به اون سفر میرفتند .


درست چند ساعتی مونده به زمان پرواز ، مادربزرگم در فرودگاه به شدت احساس بیماری و ضعف کرد ؛ بیماری عجیبی که از درد در ناحیه شکم آغاز شد و به غش کردن ناگهانی مادربزرگم در راهروی هواپیما منتهی گردید .



وقتی که مادربزرگ دوباره به هوش اومد متوجه شد که پدربزرگم با نگرانی در کنارش نشسته و مایکل جکسون ، دستهاشو با لبخند توی دستهاش گرفته !!! درحالیکه مادربزرگ با بهت و وحشت به این صحنه خیره شده بود ، مایکل جکسون با صدای ظریفش از او پرسید : شما حالتون خوبه ؟


مایکل جکسون کمک کرد تا مادربزرگم دوباره هوشیار و سر حال بشه و سپس از او و پدربزرگ دعوت کرد که به همراهش به بخش لوکس و تجملاتی First Class هواپیما بیان و مهمان مخصوص او بشن . پدربزرگ و مادربزرگم هم با خوشحالی و افتخار دعوت سخاوتمندانه مایکل جکسون رو قبول کردند .


در طول مدت زمانی که مادربزرگ در بخش فرست کلس هواپیما مشغول استراحت بود ، پدربزرگم از سرویسهای ویژه این بخش لذت برد و به گپ و گفتگو با مایکل جکسون پرداخت . اونها طی گفتگوهاشون در مورد خانواده ، غذا و کشور ایتالیا با هم صحبت نمودند .


بعد از فرود هواپیما در فرودگاه لس آنجلس ، مایکل جکسون از پدربزرگ و مادربزرگم درخواست کرد که بهش اجازه بدن تا قبل از اینکه به منزل شخصیش در نورلند بره ، پدربزرگ و مادربزرگ رو به خونه قدیمیشون در محله Valley برسونه و بدیهی بود که  یکبار دیگه ، پدربزرگ و مادربزرگ دعوتش رو پذیرفتند !


مادربزرگم در حالیکه سوار بر صندلی چرخدار بود ، از گوشه کنارهای مرموز و ناشناخته فرودگاه لس آنجلس به سمت درب خروجی ، محلی که لیموزین شخصی مایکل جکسون اونجا انتظار خروج وی رو میکشید ، عبور میکرد ؛ هرچند که جهت خلاصی از دست پاپاراتزی های مزاحم ، در نهایت مایکل جکسون درخواست حضور 3 عدد لیموزین مشابه در جلوی درب خروجی فرودگاه رو از مامورین امنیتی خویش نمود .



طی مدت زمان سفر با لیموزین و زمانیکه پدربزرگ و مادربزرگ در بزرگراه 405N به سمت محل سکونتشون حرکت مینمودند ، پدربزرگ شماره تلفن مادرم رو گرفت و بهش اطلاع داد که مادربزرگم در طول سفر ، دچار مشکل و بیماری شده و اینکه او الآن حالش خوبه و اونها دارند به خونه نزدیک میشن . وقتی که تماس تلفنی پدربزرگ و مادر تموم شد ، مایکل جکسون برای اینکه حوصله مهمونهای مخصوصش تا رسیدن به مقصد سر نره ، توی ماشین یکی از فیلمهای مورد علاقش یعنی مردان سیاهپوش رو پخش نمود تا همگی شاد و سرگرم بشن . اونها همگی در کنار هم فیلم رو تماشا کرده و در همون حال از نوشیدن نوشابه گازدار ، لذت میبردند .


زمانی که سرانجام اتوموبیل به منزل دوران کودکی من در تپه های Woodland رسید ، مادرم سراسیمه با دیدن اتوموبیلهای لیموزین به جلوی درب منزل دوید . او فکر میکرد ( که به خاطر این صحنه عجیب ) ، مادرش باید از دنیا رفته باشه اما وقتی درب لیموزین باز شد ، مادر با صحنه ای بی نهایت شوکه کننده تر و عجیب تر مواجه گردید :


او دید که پدر و مادرش سالم و لبخندزنان دارند به سمتش میان ، درحالیکه " مایکل جکسون " ، چمدونهای اونها رو در دو دستش گرفته و داره پشت سر اونها به جلو حرکت میکنه !!!!!


کمی بعد ، مایکل جکسون وارد منزل شد ، چمدونها رو با احتیاط روی زمین قرار داد و به آرومی در مقابل درخت کریسمس ایستاد و به اون خیره شد . او به وضوح ، شیفته زیبایی درخت کریسمس و روح خانوادگی مقدسی که در فضای منزل حکمفرما بود گردیده و به شدت تحت تاثیر این فضا قرار گرفته بود .


مادرم ، صحنه عجیب و وحشتناکی که در مقابل خودش میدید رو نمیتونست باور کنه !! او آنچنان شوکه و بهت زده شده بود که حتی به فکرش نرسید که بره دوربین عکاسی رو بیاره تا این لحظه تاریخی رو به ثبت در بیاره ؛ در عوض ، او مایکل جکسون رو جهت پیوستن به مراسم جشن کریسمس به جمع اعضای خانواده فراخوند ولی او مودبانه این پیشنهاد رو رد کرد و ضمن قدردانی و سپاس ، با وقار و لبخند از خانه خارج شد و به سمت نورلند حرکت نمود ...


درسته که هیچگاه اون لحظه و اون روز به تصویر در نیومد اما در عوض ، مایکل جکسون خاطره زیبایی به وسعت یک عمر برای تک تک اعضای خانواده من به یادگار گذاشت ؛ خاطره جاودانی که در اون قلب ، روح و مهربانی بی انتهایش را برای ما به نمایش در آورد .


اوه راستی ! این منوی پرواز فرست کلسی هستش که مایکل جکسون اون رو در هواپیما امضا کرد و به پدربزرگ و مادربزرگم به یادگار بخشید !



کلام آخر :


* چقدر دلم میخواست یه روز میومد که دنیا میتونست حقیقت وجود بزرگت رو ، در ورای اون لباسها و آرایشها و شعبده ها و اسپات لایتها ، در حال حمل چمدون اون پیرمرد و پیرزن نحیف و سالخورده تجسم کنه ...



تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance

Zip-A-Dee-Doo-Dah & There Was A Time !


سلام دوستان من . وقت بخیر ...


بعد از مدتی غیبت و دوری به خاطر مشغله ها و گرفتاری های جدید زندگیم ، یکبار دیگه به شما عزیزان درود میفرستم .


از اونجاییکه به خاطر تغییر شرایط و به پایان رسیدن رسمی دوران مجردیم (!! ) ، فرصتهای آزاد زندگیم به مراتب حتی محدودتر از همه سالهای قبلی عمرم هم شده ، اینه که کمتر میرسم توی این چند وقته در خدمتتون باشم . امیدوارم به لطف خدا هرچه سریعتر بتونم به اوضاع و احوال سر و سامونی بدم تا باز دوباره با قدرت تمام در خدمت مایکل جکسون کبیر و دنیای بی انتهای اون ارباب افسانه ای باشم . 


درسته که به خاطر تغییر اولویتهای نقشم در زندگی خصوصیم ، تا مدتی کمتر میرسم که بتونم متنها و مقالات تحلیلی و همیشگی خودم رو تقدیم حضورتون کنم اما با این حال اونقدر گزینه های دیگه برای یاد کردن از مایکل جکسون و زنده نگه داشتن نام جاودان او در اختیارمه که هرگز سوژه کم نمیارم !!!


امروز و در این لحظه ، تصمیم گرفتم یکی از Rare ترین ، خاص ترین ، به یاد موندنی ترین و شیرین ترین اجراهای مایکل جکسون در دوران J5 همراه با برادرانش در شوی تلویزیونی American Band Stand با اجرای دیک کلارک فقید رو تقدیم حضورتون کنم : اجرای 2 آهنگ با عنوانهای :  Zip-A-Dee-Doo-Dah و There Was A Time ...


درسته که ویدئو کیفیت چندان مناسبی نداره و سیاه و سفید هم هست اما در عوض تا دلتون بخواد نایاب و تماشاییه !


پس این شما و این مایکل جکسون کبیر :


لینک دانلود




سعی میکنم به زودی همه سختیها و مشکلاتم رو پشت سر گذاشته و با قدرتی بی انتها به این خونه و شغل اصلیم در زندگی برگردم . پس تا اون روز ... 


تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance