مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان
مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان

با خاطرات مایکل جکسون ( داستان Ali_MJfollower ... )

سلام  و درود بی کران به تمامی عاشقان مایکل جکسون کبیر از سراسر هستی !!

حدس میزنم خوندن عنوان این پست ، یه مقداری ذهنتون رو درگیر خودش کرده باشه . حتماً توقع داشتید این بار هم مثل همیشه ، بعد از دیدن عنوان " با خاطرات مایکل جکسون " ، اسم دیویدی ، پیتری ، مارگارتی ... چیزی رو ببینید ، اینطور نیست ؟؟!!

راستش نمیدونم دقیق حضور ذهن داشته باشید یا نه اما قصه اینه که این خونه و این وبلاگ تا یکی دو هفته دیگه 10 ساله میشه!!! 28 مرداد سال 1388 ، سالگرد تاسیس وبلاگ پادشاه جاودانه ؛ خونه ای که طی این سالها ، خاطرات تلخ و شیرین ماندگار و فراموش ناشدنی بی شماری رو در اعماق قلب و روح من ثبت کرده است ...

به همین منظور  از مدتها پیش تصمیم داشتم برای استقبال از این مناسبت بزرگ و خاص ،برنامه بسیار ویژه و مخصوصی رو تدارک دیده و اجرا کنم که متاسفانه ،  درگیری های بی انتهای زندگی ، مجال و فرصت اجرای این برنامه رو به من نداد ... برای همین تصمیم گرفتم به جای اندیشه به همه اون ایده های زمانبر و طولانی  ، برنامه  ای رو اجرا و پیاده سازی کنم که سالهای ساله ، دلم میخواست اون رو عملی کنم :

روایت داستان کامل زندگیم با مایکل جکسون از نخستین لحظه تا زمان درگذشت ارباب افسانه ها در سال 2009 !!

شایدحالا فکر کنید که چرا فقط تا زمان درگذشت مایکل جکسون در سال 2009 ؟؟؟

جوابش خیلی سادست :  علتش اینه که من سالها پیش از این ، مجموعه خاطرات زندگی مایکلیم رو از بعد از زمان درگذشت مایکل جکسون تا به زمان نگارش ، در قالب کتابی با عنوان " مسیر رستگاری " مکتوب کرده ام و این مجموعه داستانها ، سالهاست که در آرشیو خاطرات شخصی من موجوده . برای همین ، تصمیم گرفتم  این بار ، به خلق و روایت داستانی در زندگیم اقدام کنم که تا به این  لحظه ، هرگز فرصت و امکان انجام اون رو در عمرم نداشته ام .  فکر می کنم قسمت کردن این مجموعه از داستانها که دنیا  برای نخستین بار اونها رو خواهد شنید ، به نوعی بهترین هدیه تولد 10 سالگی این وبلاگ و به بیانی ، آخرین پرده نمایش من در دنیای مایکل جکسون خواهد بود ...  

با این مقدمه کوتاه ، از همه  شما  عزیزان درخواست می کنم که مقدمه این داستان رو دانلود کرده و بعد از گوش دادن به اون ، نظرات ارزشمندتون رو مبنی بر تمایل یا عدم تمایلتون به شنیدن ادامه این داستان طولانی و سرشار از ماجراها و عبرتهای باور نکردنی و عاشقانه رو با من در میون  بذارید . اینو بدونید که اگه تعداد متقاضیان شنیدن این داستان به حدی برسه که من رو مجاب کنه عزیزترین و مقدس ترین داستانهای قلبم رو با شما دوستان عاشق و گرامی به اشتراک بذارم ، حتماً اون رو با عمق وجود و با کمال اشتیاق و عشق و شادی با شما خوبان قسمت خواهم کرد . 

خوب ، بدون توضیح اضافات و مقدمه چینی های بیشتر ، این شما و این مقدمه داستان زندگی مایل جکسون و من ... MJ & Me :

قسمت اول:

PicoFile Link

Soundcloud Link

قسمت دوم:

PicoFile Link

Soundcloud Link

قسمت سوم:

PicoFile Link

Soundcloud Link

قسمت چهارم:

PicoFile Link

Soundcloud Link

قسمت پنجم:

PicoFile Link

Soundcloud Link

بی صبرانه منتظر خوندن نظرات همه شما یاران قدیمی و جدید هستم !!!



تا بعد  ...


Stay Tuned

! Let's Dance

نظرات 23 + ارسال نظر
Marjan جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 05:10 ق.ظ

سلام علی آقا خیلی غافلگیر شدیم

سلام بر شما ...

"غافلگیر شدن" که ویژگی مشخصه اغلب ایرانی ها و خصوصاً سران حکومت اسلامیست !!! حالا غیر از " غافلگیر شدن " که شنیدنش حداقل چندان برای من جدید نیست ، لطفاً بهم بگو که چه حس و حال و هوای دیگه ای پیدا کردی ...

Marjan جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 03:06 ب.ظ

جواب خوبی بود اول از زحمات ممنون افتخار میکنم عضو گروهی هستم که فرهیخته ای مثل شما هم هست من اولین بار مایکل رو توی نوار بتا با اهنگ بیلی جین دیدم و سالهای بعد هم که همه میدانند ازهیچ امکانی برای دریافت عکس و نوار و فیلم توی ایران آزماینده نبود فقط مشتی شایعات بی اساس که هنوز دارم حسرت اون سالهای طلایی از دست رفته رو میخوردم من هم تقریبا بعد از مرگ مایکل طرفدار سفت و سخت شدم؛ بگذریم منتطر بودم توی voice از رابطه روحی که با مایکل داری بگی و بقیه هم بگن که مایکل همه جا با ماست هست و وجود داره

منتظربمون تا ذره ذره همه چیز رو بشنوی دوست عزیز ...

لیلا شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 01:18 ق.ظ

سلام بر دوست دیرینه مایکل
و سرانجام روزی این طومار شیدایی گشوده خواهد شد و فراز و فرود نتهای ان کهنه ساز به گوش مشتاقانی که تلخی ها و شیرینیهای دنیای مایکل را هر یک به نوعی کم و زیاد تجربه کرده اند، خواهد رسید ... در قالب کتاب یا پرده پرده در این دیرینه سرای مجازی .
تا جادوی واژگان رفیق دیرین ارباب افسانه ها دل جادو شده عاشقان را به فراسوی کدام باورها ببرد؟
این هدیه در آستانه ده سالگی سرای خاطرات مایکل و نزدیک شدن به سالروز میلادش با عنوان "آخرین پرده نمایش من در دنیای مایکل جکسون" به نوعی یادآور اون پرده آخر اجرای پادشاه جاودانه که با اینکه هرگز دیده نشد ولی تجربه دیدنش در قالبی بسیار متفاوت با اجراهای همیشگی اش همان قدر به دل مشتاقان نشست که اجراهای زنده او در کنسرتهای بی بدیلش... به یقین جذابیت شرح تجارب و عبرتهای حیرت آور شما هم اگر بیش از داستانها و "خاطرات مایکل جکسون" که همیشه با مهارت در قالب عبارات دلنشین برای مشتاقانش بازگو کرده اید نباشه، کمتر نخواهد بود و صد البته وقتی دلی با شور و عشق و تلخی های راه، آشنا باشه، بدون حضور فیزیکی هم می تونه پیام نهفته در دل ماجراها رو بگیره.
موفق باشی و امیدوارم با این که خودت گفتی، این روایت، پرده آخر نباشه...
قلمت پویا و حضورت پایا

البته شما که حقیقتاً در دنبال کردن تمام و کمال (!!!!!) این جنس داستانها ، بسیار خوش سابقه و خوش نام هستی دوست عزیز !!!!

Asal شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 02:03 ق.ظ http://namasha.com/MJ6758819914

من تو سال ۱۹۸۸ فقط دو سالم بوده!!!

همونم خیلی خوبه ... جمع زیادی از طرفها که تا 10 ، 20 سال بعد از اون سال هنوز به دنیا هم نیومده بودند !!!

لیلا شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 02:59 ب.ظ

من بوده ام، هستم و خواهم بود و هیچگاه پا پس نگذاشتم ولی وقتی راوی صلاح رو در غیبت و ندیدن شنونده اش می بینه چاره ای نیست
من در پی سابقه طلایی و نام نیک در وادی قولی که به خودم دادم و با دلم بستم نیستم و اینکه همیشه سر وقت عمل نکردن و یکطرفه ببینیم چه در مورد قولهایی که به خودمون دادیم چه به عزیزانمون ...این هرگز به مفهوم نخواستن و زیر قول زدن نیست.
به هر حال همینکه با این همه خوش سابقه بودن همچنان به عنوان دوست عزیز از جانب دوست دیرین مایکل ازم یاد میشه ممنون
همیشه دیر رسیدن دلیل هرگز نرسیدن نیست استاد عزیز!!!

( ولی وقتی راوی صلاح رو در غیبت و ندیدن شنونده اش می بینه چاره ای نیست
من در پی سابقه طلایی و نام نیک در وادی قولی که به خودم دادم و با دلم بستم نیستم و اینکه همیشه سر وقت عمل نکردن و یکطرفه ببینیم چه در مورد قولهایی که به خودمون دادیم چه به عزیزانمون ...این هرگز به مفهوم نخواستن و زیر قول زدن نیست. )

ترجمه این جمله ها رو برای بی سوادهایی مثل من قرار میدادی خیلی بهتر میشد خانم دکتر !!!

سیما شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 10:36 ق.ظ

در این دنیایی که سراسر ان را تاریکی فرا گرفته و هر کسی که در درونش هیچ انسانیتی نیست و بدون شناختی از مایکل جکسون تنها کسی که من میتونم بگم یک فرشته واقعی بود حرفایی میزنن که یک ذره حقیقت در ان وجود ندارد شما هستین که با گفتن و بازگو کردن داستان ها و خاطراتی پر از شگفتی به این دنیای تاریک نور می بخشید و کاری که شما انجام میدهید بسیار عالیست که باعث شده من در شناخت مایکل عزیزم دچار هیچ گونه لغزشی نشوم خیلی خیلی خیلی ممنونم

نور هدایت و برکت خداوندی بر تو باد دوست عزیز ...

Marjan یکشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 07:43 ب.ظ

سلام علی آقا این چهار قسمت رو شنیدم خیلی زیبا و بی پرده تعریف کردی خاطرات شما خیلی شبیه من و دوستانم است نقاط مشترک زیادی داریم بعضی قسمت هارو خندیدم بعضی قسمت ها رو هم خیلی گریه کردم .خیلی مارو منتظر نذار .

سلام دوست عزیز...

خیلی خوشحال میشم متقابلاً من هم خواننده و شنونده داستان شما و دوستانتون باشم ...

Marjan شنبه 14 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 01:08 ق.ظ

علی دوست عزیز سلام
صفحه Michael and me رو بازیابی کردی ،
یعنی شاید ادامه بدی ؟
نباید اینقدر اصرار می کردم آرامش شما را به هم زدم
خودت را برای ادامه این داستان به زحمت و درد سر نینداز .
ببین چند نفر علائم حیاتی نشون میدن ، ارزش داره روح و روانت را دوباره درگیر کنی ؟

سلام دوست عزیز ..

فعلاً تنها قصدم این بود که فایلهای آپلود شده رو به یک دوست جدید معرفی کنم ...

اصولاً ، همونطور که گفتم ... من از جماعت طرفدار مایکل جکسون و در یک کلمه ، جامعه انسانها مدتهاست که به طور کامل ناامید شده ام ...

سیما سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 01:24 ب.ظ

سلام و عرض خسته نباشید ببخشید مزاحمتون شدم ازتون یه درخواستی دارم اما هر جوری خودتون دوست دارین میتونین قبول کنین یا نه ناراحت نمیشیم هفته پیش تو یکی از گروه های تلگرام که طرفدارای مایکل جکسون هستن در مورد این بحث شد که اگه بشه هممون تمامی اطلاعاتمونو درمورد مایکل به چالش بکشیم ولی مشکلی که بهش برخوردیم این بود که ما نیاز داریم یکی باشه که اطلاعاتش از مایکل زیاد و درست و غلطو بهمون بگه و راهنماییمون کنه دنبال یه فرد بودیم که من ثانیه اول ذهنم یاد شما افتاد و گفتم که من یه نفر میشناسم که اطلاعاتش خیلی زیاده و یکی از بهترین سایتارو در مورد مایکل داره و قرار شده ه من به شما ایمیل بدم ببینم قبول میکنید تو گروه بیاین یا نه میدونم شما هم سرتون شلوغه و کار و زندگی خودتونو دارین اما اگه یه نفر مثل شما تو گروهمون باشه عالیه و دوباره میگم ببخشید ببخشید ببخشید مزاحمتون شدم

سلام دوست عزیز .

لطفاً اگر ایمیلی که مرقوم نمودید متعلق به شخص شماست ، اون رو چک کرده و پاسخ من رو در خصوص این درخواست مطالعه فرمایید. متشکرم .

شیرین شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1399 ساعت 09:32 ب.ظ

اون تابلویی که به انگلیسی دسته تقدیرنامه از یک نهاد خاصی هستش؟؟

اون سند ثابت میکنه امضای منسوب به مایکل جکسون روی تصاویر اصل و حقیقی هستش و کاملاً واقعی بوده و جعلی نمی باشد ... در واقع اون تقدیر نامه نیست و از سمت نهاد تشخیص اصل و فیک بودن امضا صادر شده ...

نازنین دوشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1399 ساعت 05:34 ب.ظ

سلام علی جون واقعا خاطرات جالبی با مایکل جکسون کبیر داری برای چی ادامه نمیدی خیلی منتظرم تا ادامه داستانت رو بشنوم قسمت 6 ام رو کی میزاری؟

سلام به شما دوست عزیز ...

یه ایمیل به من بفرست تا بقیه داستان رو برات ارسال کنم ... !

ایمیل من رو که داری نازنین جون ؟؟؟

Marjan سه‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1399 ساعت 07:53 ق.ظ

سلام علی

What ...?

sona چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 07:27 ب.ظ

سلام من یکی از عاشقان مایکل هستم .امروز این وبلاگ رو تصادفی دیدم و داستان شما رو شنیدم فعلا وویس دوم رو شنیدم و خواستم بگم چقد خاطرات مشابه هستن و اون قسمت اخر که حرف مادرتون رو گفتین اشک منو درآورد چون دقیقا این جمله رو مادر منم گفته بود با این تفاوت که نگفت تبدیل به زن شده.مادر من فکر میکرد مایکل یه سیاهپوست بوده که با عمل جراحی پوستش رو سفید کرده و من سالها این طرز تفکر نژادپرستانه رو در موردش داشتم

sona چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 07:33 ب.ظ

یادم رفت بگم اگه امکانش هست ادامه ی داستان رو برای من لطفا ایمیل میکنین؟ ممنون
ایمیل من s.vakili4240@gmail.com

سلام دوست عزیز ... لطفاً ایمیلتون رو چک کنید ...

مریم شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 09:08 ق.ظ http://Masterofillosion.blogs

سلام من دوماه که با این وبلاگ بی نظیر آشنا شدم واقعا خیلی ممنونم از این وبلاگ دوست داشتنی تون
من به ویس ها تون گوش دادم خیلی داستان زیبایی دارین
لطفا بقیه ویس ها رو اگه میشه به این ایمیل برای من بفرستین بسیار سپاس گزارم ازتون با یکی از بهترین طرفدارای مایکل عزیز اشنا شدم
Majidmolaei123466789@gmail .com

سلام :
1- شما از کجا میدونید که این داستان بقیه داره که تقاضای دریافت خصوصی اون رو بر روی ایمیل دارید ؟
2- شما مریم هستید یا Majidmolaei ؟؟!!
3- تا اونجا که یادمه ، چنین آدرسی در فضای مجازی وجود نداره :
http://masterofillosion.blogs/

لطفاً قبل از هرگونه درخواستی ، با مشخصات حقیقی خودتون وارد این صفحه بشید . سپاس ...

مریم دوشنبه 10 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 01:15 ب.ظ http://Masterofillosion.blogs

سلام من راستش اهل فضای مجازی نیستم این ایمیل هم برادرم برام ساخته برای این گفتم ادامه داره آخه یک نفر اون بالا گفته بود که بقیه داستان رو به ایمیلم بفرست برای همین منم درخواست کردم که برای منم بفرستید لطفا داستان رو ادامه بدید و اگه ممکنه همین جا بزارید من خیلی دوست دارم بقیه دایتانتون و اینکه چطور متحول شدین رو بشنوم با تشکر ببخشید اگه زیاد نوشتم

وقت بخیر :

قبل از پاسخ دادن به درخواستتون ، من یه درخواست دارم :

لطفاً در اولین فرصت ، پیامی رو همراه با معرفی کامل خودتون به ایمیل من ارسال کنید . چنانچه حدود یک هفته دوره ارزیابی و پرسش و پاسخ جامع من از خودتون رو در محیط ایمیل با موفقیت سپری نمودید ، داستان رو با کمال میل ادامه خواهم داد . موفق باشید :
ali_mjfollower@yahoo.com

مون واکر سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1400 ساعت 12:43 ب.ظ http://Gravatar.com

من یه انتقاد بزرگ دارم اول از همه ..

از چی انتقاد داری دوست عزیز ؟

مون واکر یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1400 ساعت 02:06 ب.ظ http://Gravatar.com

چرا اینقدر کمم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا یه چیز به این هیجان انگیزی براچی اینقدررررررر کمممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درست مثل همونجایی ک حستون رو گفتید زمانی که ویدیوی اون کاست تموم شد و شما چنند بار دوباره ویدیو رو پلی کردید ... همچین حسی دارم ... پس بقیه ش چی؟؟؟ چطور کسی ک از اون سیاهپوست نفرت داشت بزرگترین فن و حامی ارباب افسانه ها شد؟؟؟

چون کسی علاقه ای به شنیدنش نداشت دوست عزیز . راستی به نظرت داستان خنده داری بود که از شکل " " استفاده کردی ؟

مون واکر دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1400 ساعت 11:14 ق.ظ http://Gravatar.com

چرا اتفاقا همه کنجکاو هستن بدونن که چجوری از کسی ک میخواست مایکل رو رسوا کنه تبدیل شدید به کسی ک مایکل واقعی رو به دنیا داره نشون میده ... من ک خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی کنجکاوم بدونم
و درمورد شکلک هم نه اصلا خنده دار نبود بلکه بشششششششششششششدت هیجان انگیز بود ... موقعی ک داشتم به اپیزود 4 و 5 گوش میدادم پوست صورتم سرخ شده بود و از شدت هیجان داشتم نوک انگشتام رو گاز میگرفتم
و علاوه بر هیجان حس میکردم تمام چیز هایی رو ک توصیف کردید رو میبینم خیلی حس عجیبی بود ...
من منتظر بقیه ش بودم و یادم رفت هر فایل 30 دقیقه س .. بعد دیدم آخرش گفتید( زندگی منو برای همیشه تغییر داد..
) بعد دیگه هیچی.. و من در وضیتی که با هیجان به سقف خیره شده بودم و هدفون رو گوشم و دستم روی موس کامپیوتر ... گفتم خب !.. بقیه ش!؟؟؟؟؟؟
و وقتی نگاهمو برگردوندم به طرف مانیتور و دیدم فایل تموم شده ...
مثل آبجوش داخل سماور شدم!!!!
حالا تا جوش نیاوردم بقیه ش رو هم بذارید!!! پلیییییییییییییز

چرا نمیای توی ایمیل اونجا در مورد موضوعات خصوصی تر صحبت کنیم دوست عزیز ؟؟

مون واکر چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1400 ساعت 10:08 ق.ظ http://Gravatar.com

سلام علی عزیز .. من به شما ایمیل زدم ولی متاسفانه برگشت میخوره

آدرس رو دوباره چک کن :

ali_mjfollower@yahoo.com

به همین فرستادی ؟ قبلاً که ایمیل میزدی ...

مریم پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1400 ساعت 11:40 ق.ظ http://Masterofillosion.blogs

سلام خسته نباشید
منم از همون موقع که گفتید ایمیل بدید هر کاری میکنم فرستاده نمیشه و به همین آدرسی هم که دادید فرستادم
لطفا ادامه داستان رو همینجا بزارین چون ما خیلی مشتاق هستیم که بدونیم شما چطور طرفدار شدید
ممنون به خاطر این خاطرات که با ما به اشتراک گزاشتید

وقتی آدرس ایمیل خودت فیک و سر کاریه ، چطور میخوای ایمیل بفرستی عزیز ؟! با این آدرس ؟! تا زمانی که خودت رو در یک ایمیل مبسوط ، به طور دقیق و کامل معرفی نکنی ، باید انتظار بکشی ...

مون واکر سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1400 ساعت 02:09 ب.ظ http://Gravatar.com

من هنوز منتظر قسمت جدید پادکست هستم ها..

برات تو ایمیل داستان رو ارسال میکنم ...

نازنین سه‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 01:59 ب.ظ

سلام علی آقا . من امروز ویس شما رو گوش دادم . میشه لطفا ادامه داستانتون بزارین .

درود بر شما . لطفاً از طریق ایمیل ، خودتون رو معرفی کرده و درخواستتون رو ارسال کنید . متشکرم:
ali_mjfollower@yahoo.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد