مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان
مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان

با خاطرات مایکل جکسون ( یادبودی به قلم Howard Bloom )

سلام و درود بی پایان بر یاران همیشگی و عاشقان وفادار مایکل جکسون کبیر ؛ وقت بخیر !


بعد از وقفه ای نسبتاً طولانی و بعد از پشت سر نهادن انبوهی از داستانها و حکایتها برای نخستین بار در فصلی جدید از داستان پر فراز و نشیب زندگانیم به شما خوبان و همراهان گرامی سلامی مجدد عرض می کنم .


طی چند روز گذشته مرتباً با خودم فکر میکردم چه مطلبی میتونه موضوع مناسبی برای شروع به کار مجدد این وبلاگ بی پایان و تمام نشدنی به حساب بیاد تا هم دل عاشقان واقعی مایکل جکسون از این بازگشت شادمان بشه و هم اون اوباشی که همواره از غیبتهای موقت من اینطور برداشت میکنند که دوران علی امجی فالوور و نوشته هاش همانند تاریخ مصرف زندگی های هزل و تو خالی خودشون به سر اومده تو دهنی محکم دیگه ای بخورند !


سرانجام بعد از جمع بندی مطالبی که مطالعه و مرور اونها رو به انتها رسوندم ، مقاله ای که Howard Bloom به عنوان یادبودی زیبا در سالگرد درگذشت مرد یک دستکشه تاریخ به رشته تحریر در آورده رو بهترین گزینه برای این شروع مجدد دیدم . در انتهای این مقدمه کوتاه از صمیم قلب امیدوارم که مطالعه این جملات زیبا ، عمیق و اثر گذار بتونه بخشی از اون جذابیتی رو که این مقاله برای من به همراه داشت برای شما دوستان عزیز هم به همراه داشته باشه . پس این شما و این یادبودی متفاوت بر زندگی و حقیقت اسطوره ای یگانه و بی همتا .



Howard Bloom مقاله خودش رو اینطور آغاز میکنه و میگه :


او ( مایکل جکسون ) حقیقتاً باور داشت که هدیه ای خاص و منحصر به فرد از طرف خداوند دریافت نموده است . او عمیقاً باور داشت که استعدادها ، توانایی ها و قدرت های مشعوف کننده ویژه ای از طرف پروردگار به او بخشیده شده که کمتر انسان عادی و ضعیفی در کره زمین به آنها مجهز است و اینگونه و به واسطه همین باوری که به این موضوعات داشت بود که خود را جهت بخشیدن استعدادها ، توانایی ها و قدرت های مشعوف کننده اش به همه مردم جهان مسئول میدانست . قصد تحقیر هیچ انسان بزرگی در طول تاریخ رو ندارم اما بیایم به عنوان تنها یک نمونه به بیل گیتس نگاهی بندازیم ؛ بیایم ببینیم فرق همه این افراد بزرگ و سخاوتمند با مایکل جکسون در چه چیزی بوده . بذارید مطلب رو خیلی رک و صریح براتون بگم :

برای مایکل جکسون بخشیدن ، یه لذت و تفریح گذرا در زندگی و یه حرکت پارت تایم به شمار نمیومد ؛ نیاز به بخشیدن در هر ثانیه و هر نفسِ مایکل جکسون در طول هر روز از عمرش در این جهان زنده و حاضر بود . فرآیند بی انتهای دریافت و بخشش در تمام طول زندگی مایکل جکسون جاری و پایدار بود و می توان تنها هدف او در زندگی از دریافت را افزایش تواناییش در بخشش قلمداد نمود . او با تک تک سلولهای وجودش در این عالم تلاش نمود هرآنچه از استعداد و توانایی از خداوند دریافت نموده را به مردم جهانی که در آن می زیست بخشش نماید .

نیاز به دریافت ستایش و تشویق از طرف مخاطبان و در مقابل بخشیدنِ سلول سلول از هستی و زندگیِ خود به ایشان شیوه خاص و منحصر به فرد ارتباط برقرار نمودن مایکل جکسون با دیگران بود ؛ عمیق ترین نوع ارتباط او با انسانها و بسی فراتر و شفا بخش تر و لذت آفرین تر از نوع روابطی که انسانهای عادی با خانواده و دوستان صمیمی برقرار می نمایند . در یک جمله این نوع یکتا و یگانه از بخشیدن بود که از مایکل جکسون ، مخلوقی خاص و متفاوت از تمام معیارهایی که دنیای بیرون آن را نرمال بودن به حساب می آورد خلق می نمود .

شاید شنیدن این مطلب برای شما کمی عجیب و نامعقول به نظر رسد ولی مایکل جکسون تا همیشه بخشی جدا نشدنی از وجود من باقی خواهد ماند . به جرات می گویم که هیچ کدام از فوق ستاره هایی که در طول فعالیت حرفه ای زندگیم با آنها کار کرده ام همانند مایکل جکسون نبوده اند : باب مارلی ، فردی مرکوری ، پرینس ، بیلی جوئل ... هیچکدام این افراد آنگونه که مایکل جکسون خود را در برابر تهدیدهای دنیا قرار میداد و بر سر ایمانش به بخشایش خود را مجروح و زخمی می نمود زندگی نمی کردند . مشاهده زندگی مایکل جکسون دریچه ای از شگفتی و سرگشتگی را در مقابل دیدگان من گشود که هرگز و در طول عمرم در هیچ زمان و مکان دیگری تجربه ننمودم . به خاطر همین مساله احساس می کنم که در زندگیم مدیون او هستم . در حقیقت احساس میکنم که ما انسانها همگی مدیون او هستیم . ما به او مدیون و بده کار هستیم : بده کارِ به دست آوردن شناخت و معرفتی آگاهانه و صادقانه نسبت به زندگی او ؛ اینکه مایکل جکسون حقیقتاً چه کسی بود . ما این بده کاری را به او تا آن زمان که حتی یک سر تیتر مغرضانه و نادرست در ژورنالهای سراسر جهان علیه نامش وجود داشته باشد خواهیم داشت . ما باید آنچنان به شناخت حقیقت زندگی مایکل جکسون در این عالم ادامه دهیم تا حقیقتاً دریابیم که چرا عاشقان واقعی او بیشتر از هر مدعی و کارشناس و ژورنالیستی که ادعای شناخت روزنه های پنهان زندگی مایکل جکسون را دارند او را می شناسند . شاید شنیدن این جمله به مذاق عده ای خوش نیاید اما با همه قدرت اعلام می کنم هیچ یک از آن کارشناسان و ژورنالیستها مایکل جکسون را نمی شناسند اما اگر حقیقتاً او را دوست بدارند شاید راهی جهت ورود به دنیای شناختش برایشان گشوده گردد ...

* نمیدونم چرا با خوندن یکی دو جمله آخر این مقاله یه بار دیگه به یاد خیانت کثیف و فراموش نشدنی بنیاد مایکل جکسون و کارشناسان مایکل شناس (!!!) کلاش و بی آبروی سونی در سال 2010 افتادم ! اون زمانی که این موجودات بی آبرو سعی میکردند با ارائه استدلالهای به ظاهر حرفه ای و سراسر دروغ و نیرنگ خود ، عاشقان واقعی مایکل جکسون رو متقاعد کنند که در تشخیص صدای سلطان پاپ دچار خطا و لغزش شده اند و اینکه صدای بزغاله مانند جیسون مالاچی در حقیقت صدای ارباب افسانه ها بوده است !!! بله این پاراگراف آخر مقاله Howard در حقیقت پاسخی قاطع و کوبنده برای این چنین فرومایگان است ...

کلام آخر :

افسوس و هزاران دریغ که سالهای سال بعد از مرگ مخلوق زیبا و تکرار نشدنی و بی مانندی به نام مایکل جکسون ، همچنان عشق و دوست داشتنی که Howard در انتهای نوشته اش پدید آمدنش را در قلب موجودات بی آبرو و حقیر آرزو میکند تنها یک رویای محال و دور از دسترس باقی مانده است ...



تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance