مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان
مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان

با خاطرات مایکل جکسون ( داستانهای Connie Cascio )


سلام به همگی دوستان بزرگوار عاشق ؛ وقت بخیر !


اگه به یادتون مونده باشه در گذشته داستانها و خاطرات مختلفی رو از مایکل جکسون کبیر به روایت فرانک کاسیو ، پسر ارشد خاندان خائن کاسیو ، تقدیم حضورتون کردم ؛ از کتابش براتون گفتم و از داستانها و خاطرات مشترکی که این دو انسان در کنار همدیگه در طول سالیان سال خلق نمودند صحبت نمودم . درسته که همتون خیلی خوب میدونید در اعماق قلبم چه حس وحشتناکی نسبت به نام این خانواده قدرنشناس کثیف دارم اما همه اینها باعث نمیشه شما رو از شنیدن خاطرات اعضای این خانواده از مایکل جکسون محروم کنم . همیشه نظر و باور من اینه هر کلمه و هر جمله ای توی دنیا که بتونه انسانهای جهان رو حتی یک قدم به درک شخصیت و کاراکتر واقعی مایکل جکسون نزدیک تر کنه ، ارزشمنده ؛ فارغ از اینکه راوی این داستان و خاطره چه کسی باشه .


با این مقدمه داستان امروز رو به روایت Connie Cascio ، مادر خانواده کاسیو تقدیم حضورتون میکنم :


Connie اینطور داستانش رو تعریف میکنه :


او ( مایکل ) شگفت انگیز بود . ما با او به عنوان عضوی از اعضای خانواده برخورد میکردیم . درسته که پادشاه پاپ بود اما در واقع اون هم در خلوتش یه انسان عادی مثل همه مردم بود . من همیشه غذاهای مورد علاقه اونو براش درست میکردم . من دقیقاً میدونستم او چی دوست داره و دقیقاً همون رو براش آماده میکردم : پیتزاهای خونگی ، غذاهای ترکی ، پوره سیب زمینی ، غذاهای شب شکرگزاری ، میدونید ؟ او واقعاً عاشق اینها بود . باورتون میشه او حتی شبها آشغالها رو هم بیرون میذاشت و تو نظافت خونه به من کمک میکرد ؟ آره ، او مردی بود که حتی چنین کارهای معمولی و پیش پا افتاده ای رو هم بدون ذره ای غرور و تکبر انجام میداد .

مایکل هیچ وقت عادت نداشت وقتی میخواد بیاد خونه ما از قبل بهمون خبر بده ؛ مثلاً بعضی وقتها درست در ساعات میانی شب سر زده پشت در خونه پیداش میشد و در میزد ! اون وقت بود که ما هم بچه ها رو از خواب بیدار میکردیم تا بتونند مایکل رو ببینند . این خواست خود بچه ها بود و اگه صداشون نمیکردیم و میفهمیدند که مایکل اومده و اونها خواب بودند ، خیلی ناراحت میشدند . میتونید یه نمونه از این ملاقاتهای شبانه رو توی این عکس ببینید که بچه ها همگی در لباس خواب و با پیژامه هستند ! اونها در حالی با مایکل میخندیدند و بازی میکردند که همشون نیمه خواب بودند !!


 

مایکل جکسون در میان اعضای خانواده کاسیو


ما همیشه قصد داشتیم برای مایکل جکسون موقعیتی رو فراهم کنیم تا احساس کنه حس عشق و علاقه ما به او نه به خاطر کاراکتر ممتاز و منحصر به فرد هنریش ، بلکه حقیقتاً به خاطر خود واقعیش بوده و اینکه ما حقیقتاً قصد داشتیم برای او نقش خانواده ای رو داشته باشیم تا بتونه با تکیه بهش به سلامتی از همه اون دردها و رنجهایی که در زندگیش تحمل میکرد عبور کنه . ما مایکل رو از سالها قبل از اینکه بخواد دوران سختیها و گرفتاریها در زندگیش فرا برسه میشناختیم و در نتیجه زمانی که دوران سختیها براش فرا رسید ، ما مثل خیلی های دیگه پشتمون رو بهش نکردیم و در کنارش ایستادیم و بهش گفتیم : " ما تا انتهای راه و همه جوره در کنارت خواهیم ایستاد . " او به این خاطر همواره از ما قدردان و متشکر بود . زمانی که دوران اون اتهامات وحشتناک فرا رسید ، بچه ها هیچ درک درستی در اون زمان از این قضایا نداشتند و ما مجبور بودیم مساله رو براشون به صورت سربسته و کلی تشریح کنیم . ما حتی در اون دوران هم به اندازه یک ثانیه فکر نکردیم که بچه های ما ممکنه در کنار او امنیت نداشته باشند .

مایکل جکسون در کنار ما کریسمس رو جشن میگرفت ، او عاشق کریسمس بود ، عاشق هدیه دادن و هدیه گرفتن . او حقیقتاً اینگونه بود .




مایکل جکسون در کنار فرانک کاسیو 


وقتی فرزندان مایکل به دنیا اومدند ما در زندگیش حضور داشتیم . او بی نهایت خوشحال بود و ما هم همین احساس رو داشتیم ؛ انگار که از لحاظ فیزیکی اونجا در کنارش حضور داشتیم . او در طول سالها همواره بچه ها رو به منزل ما میاورد . حقیقتاً مایکل جکسون به هیچکس جز ما برای مراقبت و نگهداری از فرزندانش اعتماد نداشت . او بچه هاش رو با هیچکس به جز پرستار بچه ها و افراد خانواده ما تنها نمیگذاشت . ما تنها خانواده ای در زندگی مایکل جکسون بودیم که او واقعاً بهش اعتماد داشت .

ما هممون میدونستیم که او سالهای سال از بیماری بیخوابی رنج میبرد اما شاید براتون جالب باشه که بدونید او در منزل ما به خواب میرفت . او در خونه ما حقیقتاً احساس امنیت و آرامش میکرد و میتونست راحت استراحت کنه . این حقیقتاً شگفت انگیزه . من حدس میزنم او حس میکرد که در بین ما در امنیت مطلقه و میتونه از گزند همه آسیبهای دنیا در امان بمونه . ما کارهای خیلی زیادی انجام میدادیم تا ذهن او در حضور ما از سمت مسائلی که مربوط به کاراکترش به عنوان مایکل جکسون یعنی بزرگترین سوپراستار کره زمین میشد دور شده و به سوی مسائل جانبی دیگه ای گرایش پیدا کنه .




مایکل جکسون در کنار ادی کاسیو


مایکل جکسون آخرین بار ، ژانویه 2009 به منزل ما اومد و ما درست 3 روز قبل از مرگش باهاش تلفنی صحبت کردیم . او روز پدر با منزل ما تماس گرفت چون خوب میدونست در این روز تمام اعضای خانواده در کنار هم جمع هستند و او میتونه از این طریق با همه ما تلفنی صحبت کنه . غم و رنج ِفقدان و نبودن مایکل جکسون مساله ای نیست که عادی بشه و بشه باهاش کنار اومد . ما در جنگ و نبرد هر روزه و بی انتهایی با افکارمون هستیم که بتونیم این مساله رو ذره ذره بپذیریم اما گاهی این کار حقیقتاً غیر ممکن میشه . روزی نمیشه که ما از او یاد نکنیم . حضورش رو همیشه اینجا در کنارمون احساس میکنیم و تا ابد دلتنگش خواهیم بود ...


پاورقی : 


* و چقدر خوب و شایسته و برازنده بابت همه عشق و خوبیهاش ازش سپاسگزاری کردید خانم کاسیو !!!


تنها میتونم از صمیم قلبم بهتون بگم :


برای تک تکتون متاسفم ...






تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance

 

نظرات 3 + ارسال نظر
بهار شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 04:35 ق.ظ

روایت هست که دراخرزمان انسان دوستی که مورداعتماداوباشه نمی یابد وعلت هم غلبه مادی گرایی درزندگی افراد در این دورانه...
اینوخوندم یاد مایکل افتادم

...

ستاره خانوم سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1402 ساعت 12:46 ب.ظ

سلام چرا در ابتدای متن گفتید قدر نشناس و کثیف؟ من چیز زیادی راجب خانواده کاسیو نمیدونم مگه چیکار کردن؟

سلام ... دیگه چه چیزهایی رو نمیدونید ؟؟

ستاره خانوم شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1402 ساعت 01:16 ب.ظ

سلام مجدد...در حد دانسته های شما نیست چیزایی که میدونم حتی همین خانواده کاسیو رو هم درست نمیشناسم ولی برام دردناک بود که باز آدمای نزدیک مایکل بهش ضربه زدن

سلام دوست عزیز. در صورتی که تمایل داشتید اطلاعات بیشتری در خصوص کاسیوها و سایر مطالب و داستانهای موجود در این وبلاگ به دست بیارید میتونید از طریق ایمیل با من در ارتباط باشید : ali_mjfollower@yahoo.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد