مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان
مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان

با خاطرات مایکل جکسون ( مصاحبه با Siedah Garrett )

سلام به همه دوستان نازنین . روز و روزگار بخیر ...


خوب همونطور که قول داده بودم برای امروز مصاحبه ای زیبا و دوست داشتنی رو براتون آماده کردم که امیدوارم از خوندنش حسابی لذت ببرید . مهمان ویژه امروز وبلاگ پادشاه جاودان یکی از دوستان و همکاران صمیمی و نزدیک مایکل جکسون هستش :


خانم Siedah Garrett ! به افتخار ایشون !



- خوب خانم گرت ، فکر میکنم همه بی صبرانه منتظر باشند تا در همون ابتدای کار بدونند همکاری شما با مایکل جکسون در سفر پر ماجرای آلبوم BAD از کجا آغاز شد !


- راستش همه چیز از کویینسی شروع شد ! من متن ترانه Man In The Mirror رو نوشته ، آهنگش رو ساخته و حتی دمویی از اون رو با صدای خودم اجرا کرده بودم . اون زمان مدتی میشد که من بر سر فعالیتهای موسیقی خودم با کویینسی آشنا شده و باهاش در ارتباط بودم . کویینسی بعد از شنیدن این دمو اونو ذوق زده برای مایکل جکسون برد . کویینسی و مایکل اون زمان مشغول ضبط و تهیه آلبوم BAD بودند . بعدها کویینسی بهم گفت که مایکل با شنیدن این دمو بی نهایت تحت تاثیر قرار گرفت و خیلی دلش میخواست بدونه خواننده گمنام خوش صدایی که داره اینطور زیبا میخونه و فریاد میزنه چه کسیه . کویینسی میگه وقتی که مایکل فهمید خواننده و ترانه سرای این آهنگ در حقیقت یک نفر هستند خیلی بیشتر شوکه و بهت زده گردید . برای همین فوری درخواست کرد که تو اولین زمان ممکن من رو ملاقات کنه . 


- و دقیقاً چه زمانی بود که شما دو نفر برای اولین بار همدیگرو دیدید ؟


- اوممم .. راستش اینکه بخوام تاریخ دقیقش رو بگم که یادم نمیاد اما میدونم همه چیز اونقدر سریع و غیر منتظره رخ داد که وقتی امروز به کل خاطرات اون دوران نگاه میکنم همه چیز بیشتر برام شبیه یک خواب و رویای زیبا به نظر میرسه . البته از لحظه نخستین دیدارمون خاطره ای دارم که تا زنده هستم محاله یادم بره . در حقیقت کویینسی به من حقه عجیبی زد ! اون از من خواسته بود که به یک استودیوی ضبط حرفه ای اومده تا آهنگ Man In The Mirror رو به همراه سایر همکارانش اونجا تکمیل و نهایی کنیم و من از این بابت بی نهایت خوشحال بودم . کویینسی تا اون لحظه ابداً راجع به اینکه قراره اون روز خود مایکل جکسون هم در استودیو حاضر بشه و وکال اصلی رو ضبط کنه خبر نداده بود و به همین علت من هم از همه جا بیخبر داشتم بخشهایی از آهنگ رو با گام پایین میخوندم و کاملاً توی حس خودم بودم و اصلاً حواسم به جایی نبود . نورهای داخل استودیو خیلی کمتر از حد معمول بود و این موضوع باعث تعجب من میشد ؛ هرچند که من علت این موضوع رو از کویینسی و بروس سوئدین که مهندس ضبط صدا بود سوال نکردم و بعدها بود که فهمیدم این هم یکی دیگه از خواسته ها و شرایط مایکل جکسون برای ضبط در استودیو هستش : خوندن در شرایط نیمه تاریک ! موقعی که مایکل جکسون وارد استودیو شد من اصلاً متوجه نشدم . در واقع اونقدر گرم خوندن آهنگ بودم که به چیزی توجه نمیکردم . ناگهان همه متوقف شده و میخکوب شدند . موزیک قطع شد و یه دفعه فقط تنهای صدای من بود که برای یکی دو ثانیه به تنهایی سکوت سنگین داخل استودیو رو در هم میشکست !!! بلافاصله با تعجب خوندن رو متوقف کرده و به اطراف نگاه کردم  . فقط احساس کردم همگی عین مجسمه خشک شده و در مقابل ابهت و کاریزمای مردی شبح مانند که در تاریکی ایستاده منجمد شده اند . لحظه ای بعد از میان تاریک روشن فضای استودیو ، مایکل جکسون با عینک تیره و لبخندی بر لب داشت به سمت من میومد !!! حس کردم برای چند ثانیه نفسم به طور کامل بند اومده !! صحنه ای که در مقابلم میدیدم غیر قابل باور بود :  I Was Totally Goosebumped !!! (  )



- و دقیقاً چه زمانی بود که فهمیدی باید یه آهنگ دو صدایی رو با مایکل جکسون اجرا کنی ؟


- آهان ؛ این دقیقاً دومین باری بود که مایکل و کویینسی به من حقه زدند !! ماجرا از این قرار بود که یه روز کویینسی به من تلفن زد و از من خواست که مجدداً به همون استودیو که قبلاً توش مایکل جکسون رو دیده بودم برم . من هم بی خبر از همه جا با این فکر که احتمالاً از من میخوان که کارهای ناتموم بک وکالهای آهنگ Man In The Mirror رو تمومش کنم به استودیو رفتم . من اصلاً روحم هم خبر نداشت که قراره با مایکل جکسون یه آهنگ دو صدایی ضبط کنم !! من همچنان بی خبر بودم تا اونها ( کویینسی و سایر عوامل آلبوم ) از من و مایکل خواستند که دو نفره به درون اتاق ضبط بریم ! اونجا بود که برای اولین بار چشمم به کاغذ متن آهنگی با عنوان I Just Can't Stop Loving You افتاد که روی اون کاغذ ، کویینسی ورس اول رو برای مایکل جکسون و ورس دوم رو برای من مشخص کرده بود ! اسم هر کدوم از ما دو نفر در کنار قطعه ای که قرار بود بخونیم توی اون ورقه مشخص شده بود . و تازه اونجا بود که من متوجه شدم حقیقتاً چه اتفاقی قراره رخ بده !! و من و مایکل جکسون اون روز تاریخ رو رقم زدیم و من یکی از معدود زنهایی در طول تاریخ شدم که همراه با مایکل جکسون ، دوئتی خلق کرده است . 



- چه خاطره خاصی از دوران ضبط  آهنگ IJCSLY بیشتر توی ذهنت باقی مونده ؟ وقتی که داشتی برای آهنگ تمرین میکردی ، چه تیپ روابطی بین تو و مایکل برقرار بود ؟ آیا تو و مایکل زیاد همدیگرو ملاقات میکردید ؟ و آیا زمان زیادی رو بیرون استودیو با همدیگه سپری میکردید ؟


- مایکل جکسون موقع ضبط آهنگ یک ابلیس واقعی بود !! او پارت خودش رو به دقت و تر و تمیز میخوند و اجرا میکرد اما به محض اینکه نوبت من میرسید ابلهانه ترین شکلکهای ممکن رو در مقابل صورت من از خودش در میاورد و من به خنده میفتادم و به آهنگ گند میزدم !! اما این کارش تازه شیطنت کوچیکی به حساب میومد !! یادمه مایکل ورس اول رو شروع میکرد و میخوند و میخوند تا نوبت به من برسه و من با همه احساس چشمهام رو میبستم و شروع میکردم :


I Hear Your Voice Now , You Are My Choice Now ...


و جلو و جلوتر میرفتم :


You Know How I Feel , This Thing Can't Go Wrong  ...


و ناگهان :


تق .. تق !!! نمیفهمیدم از کجا دونه های درشت پاپ کورن داره تند و تند توی سر و کله و صورت من فرود میاد و فکر میکنم خیلی سخت نباشه که بخواید حدس بزنید وقتی با شوک و تعجب چشمهام رو باز میکردم با چه منظره مضحکی مواجه میشدم و اون وقت بود که فقط صدای ریسه رفتن و غش و ضعف مایکل جکسون کل فضای استودیو رو پر میکرد !! ( )



* خانم گرت در حال تعریف بخشهایی از همین خاطره در مستند اسپایک لی *


مایکل جکسون حس شوخ طبعی بی انتهایی داشت . من و مایکل در اون دوران زمانهای نسبتاً زیادی رو با هم توی استودیو گذروندیم : از مراحل ضبط و تکمیل Man In The Mirror گرفته تا ضبط IJCSLY و نسخه های فرانسوی و اسپانیایی اون  . خوب البته میدونم کنجکاویت راجع به این سوال بیشتر در مورد چه قضیه ایه ! باید بگم بله ، ما به هر حال زمانهایی رو هم بیرون استودیو با همدیگه میگذروندیم !!! ( )


- وقتی که آهنگ IJCSLY منتشر شد ، همه منتظر بودند که بعد از اون غیبت نسبتاً طولانی مایکل جکسون بعد از آلبوم تریلر ویدئویی برای این آهنگ منتشر بشه اما در انتها ، هیچ ویدئویی در کار نبود . آیا از همون ابتدای پروژه ، پیش بینی خاصی برای تهیه و تولید ویدئو کلیپ انجام شده بود یا خیر ؟


- راستش مایکل جکسون از همون ابتدا به همه گفته بود که برای نخستین سینگل آلبوم جدیدش ویدئویی تولید نمیکنه ؛ با این حال من بهش گفته بودم : هی ! اگه نظرت عوض شد و خواستی برای این آهنگ ویدئو ضبط کنی یادت باشه که من باید پارت خودم رو در ویدئو خودم بخونما نه یه بابایی که قیافش شبیه بروک شیلدز باشه (!!) ؛ مایکل هم با شنیدن این جلمه بهم نگاهی میکرد و با خنده ای تمسخر آمیز میگفت : تو حقیقتاً خلی !! یک خل تمام عیار !!! ( )



- تو متن آهنگ Man In The Mirror رو به همراه Glen Ballard نوشتی ؛ یکی از آهنگهایی که مردم دنیا بهش علاقه خاصی دارند و یه جورایی تطابق خیلی زیادی هم با همه باورها و آرمانها و فعالیتهای مایکل جکسون در جهان داشته . ایده خلق این آهنگ از کجا اومد و در انتها چه جوری شد که به آلبوم BAD راه یافت ؟


- ایده خلق این آهنگ بعد از دیداری با کویینسی و ترانه سرایان آلبوم BAD مایکل جکسون توی سرم ایجاد شد . کویینسی اولین بار بهم گفت که دنبال یه آهنگ قوی میگرده که بتونه با اون آلبوم جدید مایکل جکسون رو ببنده و تکمیل کنه . من بعد از اون قرار ملاقات رفتم و برای خودم مشغول نوشتن اشعار و نتهای مختلف موسیقی شدم . کمی بعدش با گلن ملاقات کردم و همونجا بود که متن شعر و ملودی اصلی اون خلق شد . بعدش هم همونطور که گفتم دمو رو به کویینسی دادم و اون بعد از گوش دادن بهش به من تلفن کرد و شادی مطلقش رو از شنیدن اون آهنگ اعلام نمود . کویینسی آهنگ رو برای مایکل جکسون پخش کرد و بقیه داستان هم که دیگه تاریخه . این آهنگ به طور دراماتیکی آهنگ زندگی من رو تغییر داد .


- و چند سال بعد از این وقایع تو تاریخ رو با نوشتن آهنگ دیگه ای به همراه گلن با عنوان Keep The Faith تکرار کردی . ادعا شده که تو ، مایکل جکسون و گلن به صورت مشترک این آهنگ رو نوشتید . حقیقت ماجرا چی بوده و هرکسی دقیقاً چه کاری رو برای این آهنگ انجام داده ؟


- در حقیقت آهنگ Keep The Faith هم خیلی شبیه به Man Tn The Mirror خلق شد . با این تفاوت که این بار وقتی من دموی ضبط شده خودم رو به مایکل جکسون تحویل دادم ، او تغییرات بیشتری رو در دموی اصلی ایجاد کرد تا به محصول نهایی منتشر شده در آلبوم بدل بشه و به همین علت شاید منصفانه تر باشه که مایکل جکسون رو در حقیقت نویسنده اصلی این ترانه در نظر بگیریم . 


- 27 ژوئن سال 1992 تور دنجروس در مونیخ آلمان آغاز گردید و تو برای دومین بار روی صحنه در کنار مایکل جکسون حاضر شدی . راستی سیدا ، یادت میاد بار اولش کی بود ؟ مراسم گرمی سال 1988 که تو مهمان افتخاری اون شب بودی و آهنگ IJCSLY رو خوندی و هنگام اجرای Man In The Mirror بر روی صحنه در کنار مایکل جکسون حضور داشتی .  حقیقتاً چه چیزی عامل محرک درونی تو بود که بخوای در پروژه ای به عظمت تور دنجروس مایکل جکسون حضور داشته باشی ؟


- خیلی ساده : من تصمیم گرفتم که در این تور شرکت کنم چون حقیقتاً همیشه عاشق مایکل جکسون بودم ؛ عاشق موسیقی و صداش . این میتونست یک موقعیت تراز اول برای من باشه که عملاً یاد بگیرم که بزرگترین صحنه گردان تاریخ چطوری تور برگزار میکنه و روی صحنه موسیقی به اجرا میپردازه . این یک تجربه حقیقتاً شگفت انگیز ، خارق العاده و فراموش نشدنی در زندگی من بود .



- بارها شنیدیم و گفته شده که مایکل جکسون همیشه در هنگام تور ، موزیسین ها و رقصنده های خودش رو مجبور میکرد که به طرز بسیار شدیدی تمرین کنند . تو از جلسات تمرین تور دنجروس چه چیزهایی رو به خاطر میاری ؟


- تمرینها برای کنسرتهای تور دنجروس حقیقتاً ساعتهای طولانی از کاری سخت و طاقت فرسا بودند . این سنگین ترین پروژه عمرم بود که بهش عشق میورزیدم . و البته اشتباه نکنید : گاهی اوقات در طی همین پروژه سخت و نفس گیر اونقدر موضوعات بامزه و خنده دار پیش میومد که دیگه حقیقتاً تحمل و کنترلش برای من طاقت فرسا میشد !!! 


- آیا مواقعی که تمرین میکردید مایکل جکسون هم اونجا حضور داشت ؟


- خوب صد البته مایکل جکسون در همه جلسات تمرین هر روزه ما در طول اون 2 ماهی که تا آغاز تور باقی مونده بود شرکت نمیکرد اما هرچه به زمان آغاز نخستین کنسرت نزدیک و نزدیکتر میشدیم ، حضور او پر رنگ تر و چشمگیر تر میشد . او در مورد همه چیز یک کارشناس تمام عیار بود و در همه زمینه ها مشاوره میداد و اظهار نظر میکرد : از بحث طراحی لباسها ، نوع صحنه بندی و دکوراسیون برای هر آهنگ ، حقه ها و شعبده های همراه با برخی از آهنگهای خاص ، نورپردازی و پایروتکنیکس ، گریم و نوع حرکات رقصنده ها گرفته تا ریزترین نکات مربوط به ملودی و سازها و نحوه اجرای موزیک توسط هر یک از خواننده ها و نوازندگان . او به هر المانی که به نوعی در شو و نمایشش دخیل بود سرک میکشید . 


- اجرای تور در کنار مایکل جسکون چه حس و حالی داشت ؟ آیا وقت زیادی رو در کنار مایکل جکسون سپری میکردی ؟


- خوب اگه صادقانه بخوام بگم نوع روابط من با مایکل جکسون در استودیو هنگامی که آهنگهای آلبوم BAD رو ضبط میکردیم خیلی خصوصی تر و صمیمانه تر از روابطمون در هنگام اجرای تور بود . اون موقع ما زمان آزاد بیشتری رو برای سپری کردن در کنار همدیگه در اختیار داشتیم . در هنگام برگزاری تور به علت عوامل بیشماری از جمله اعمال محدودیتهای شدید بر روابط مایکل از طرف عوامل صنعت ، مراقبت از عدم وقوع جنجالها و آشوبهای خیابانی در هنگام حضور مایکل جکسون در کشورهای مختلف ، جلوگیری از پدید آمدن اجتماعات غیر قابل کنترل طرفداران توسط نیروهای امنیتی و محدودیتهای شدید زمانی دیکته شده توسط برگزار کنندگان تور ، تنها فرصتی که من میتونستم مایکل رو ببینم تنها به همون شبی دو 2 ساعت در هنگام اجرای کنسرت بر روی صحنه محدود میشد ؛ شب پشت شب در نقاط مختلف کره زمین !! متاسفانه مایکل جکسون رو حجم بی انتهایی از قوانین ِ دیکته شده باید و نبایدی در اون دوران احاطه کرده بود . متاسفم که اینو میگم اما خیلی از عوامل صنعت سرگرمی با مایکل جکسون درست همانند یک ماشین پولساز برخورد میکردند ؛ فقط یک ماشین تولید دلار و نه انسانی با روحیات و عواطف حساس و شکننده و آسیب پذیر . این موضوع همیشه باعث رنجش و عذاب من میشد . ( )



- چه خاطرات زیبایی رو از دوران برگزاری این تور بیشتر به یاد میاری ؟


- ما لحظات شاد و فراموش نشدنی زیادی رو کنار هم در دوران برگزاری اون تور تجربه کردیم . خاطرات زیادی از قهقهه زدنهای مایکل جکسون در داخل اتوبوس ، داخل هواپیما ، داخل فرودگاهها و حتی صفهای طویل کنترل پاسپورت در کشورهای مختلف تو یاد و خاطر من حک شده . من از کودکیم عاشق دیدار از کشورها و شهرهای مختلف کره زمین بودم . دیدار از شهرها ، مردمان ، غذاها ، زبانها ، فرهنگها و حتی واحدهای پول مختلف در کشورهای گوناگون کره زمین همواره برای من هیجان انگیز بود . من در کنار مایکل جکسون و در دوارن تور دنجروس تونستم به این رویای همیشگی زندگیم دست پیدا کنم و به همین خاطر تا ابد ممنون و مدیون اون مرد بزرگ خواهم بود .


- و خنده دار ترین خاطرت از اون دوران ؟


- خاطرات زیبا و به یاد موندنی زیادی از دوران تور دنجروس برام به یادگار مونده اما بدون شک یکی از دوست داشتنی ترین و خنده دار ترین اونها برای من ماجرای کنسرت بوینس آیرس آرژانتین و اجرای آهنگ IJCSLY هستش ! قرار بود طبق معمول هر شب در اون قسمت از برنامه من جلوی صحنه رفته و در کنار مایکل آهنگ رو مثل همیشه اجرا کنم . همیشه مطابق ترک لیست کنسرتها ما بعد از اجرای آهنگ Smooth Criminal یک برک و اینترلود کوتاه داشتیم تا بند خودش رو برای اجرای آهنگ بعدی یعنی IJCSLY آماده کنه . مایکل مثل همیشه بعد از اجرای Smooth به پشت صحنه رفته بود تا در کنار کارن فی و مایکل بوش ، آبی بنوشه و لباس و میک آپش رو مرتب کنه و بعد از رفع خستگی برای ادامه کنسرت آماده بشه . تو همون فرصت من هم داشتم توی خرت و پرتهای داخل اتاقهای لباس چرخ میزدم که یه دفعه چشمم به یک کلاه گیس بلند بلوند افتاد و ناگهان با دیدن اون چشمهام برقی زد و توی دلم گفتم : حالا وقتشه که تلافی همه اون شیطنتهایی که مایکل جکسون با من کرد رو یه جا سرش در بیارم !!! ( )

مایکل همیشه عاشق سورپرایز کردن و شوکه نمودن اطرافیانش بود و از دست انداختن دیگران به طرز عجیبی لذت میبرد . حالا وقتش بود که این بار من اونو سورپرایز کرده و در حساس ترین موقعیت ممکن یعنی روی صحنه و جلو چشم هزاران نفر ، عکس العملش رو تماشا کنم !!! با همین افکار یواشکی کلاه گیس رو برداشته و به پشت صحنه اومده و آماده شروع آهنگ بعدی شدم . با شروع موزیک ، مایکل مطابق معمول از ورودی اصلی وارد استیج شد و خوندن ورس نخست آهنگ رو شروع کرد و من با تجسم اینکه تا چند لحظه دیگه قراره چه بلایی به سر مایکل بیارم داشتم از خنده بیهوش میشدم ولی سعی میکردم به خودم مسلط باشم !!! ( )

حالا دیگه ورس اول داشت تموم میشد . کلاه گیس رو به سرعت روی سرم کشیده و از پشت صحنه وارد قسمت تاریک شده و با شروع خوندنم ، پروژکتور بر روی من متمرکز گردید :


I Hear Your Voice Now , You Are My Choice Now ...


و ناگهان چشمان مایکل جکسون روی صورت من افتاد و برای چند ثانیه خیره و مبهوت به من نگریست و من به شدت در حال تلاش بودم که خنده بی موقع باعث ایجاد خرابکاری در کل اجرا نشه !! مایکل جکسون که مثل همیشه حضور پارتنری با موهای سیاه و کوتاه رو انتظار میکشید چند ثانیه به طرز مضحکی در صورت من خیره شد و ناگهان دست راستش رو روی دهانش قرار داد و میکروفون رو پایین آورد و جوری که کسی متوجه نشه شروع به قهقهه زدن کرد و من با شیطنت در صورتش خیره شده و همچنان به شدت خودم رو کنترل میکردم !! در همون چند ثانیه ای که طول کشید تا من ورس خودم رو به پایان ببرم مایکل اونقدر خندید که اشک توی چشمهاش جمع شد ولی چون در اون لحظه میکروفون رو از خودش دور کرده و دوربینهای تلویزیونی هم روی صورت او زوم نکرده بودند کمتر کسی از تماشاچی ها متوجه اتفاقی شد که روی صحنه در حال رخ دادن بود !!! هرچند که در ادامه آهنگ ، مایکل باز هم در هنگام خوندن چند بار به خنده افتاد به گونه ای که صدای خنده مانع ادامه دادن آهنگ گردید !!! من اون شب حسابی انتقام خودم رو از مایکل گرفته و آسوده شدم . حقیقتاً خیلی زیاد به همه عوامل خوش گذشت ... !! ( )



* نکات مطرح شده در این خاطره به خوبی در ویدئوی این اجرا رویت شده و همگی قابل تایید میباشند *


- و به عنوان آخرین سوال خانم گرت ، حالا که سالها از اون دوران گذشته ، اسپات لایتها خاموش شده ، پرده ها کشیده شده و مایکل جکسون برای همیشه رفته وقتی که به اون خاطرات نگاه میکنی ؛ به همه اون کارهایی که در کنار مایکل جکسون انجام دادی چه چیزی بیشتر در ذهنت تداعی میشه ؟


- مایکل جوزف جکسون برای همیشه مسیر زندگی منو عوض کرد ؛  او به من دنیای زیباتری برای زیستن و تجربه کردن بخشید ؛ بهم این شانس رو داد و برام این موقعیت رو فراهم کرد که موزیک من در اقصی نقاط کره زمین شنیده بشه . من خودم رو بی نهایت خوشبخت و سعادتمند میدونم که تونستم در عمرم جادوی مایکل جکسون رو از نزدیکترین فاصله ممکن تجربه کرده ، با چشم خودم شاهد شادی و انرژی و عشقی باشم که او به میلیونها انسان در سراسر گیتی میبخشید . او الهام بخش میلیونها انسان در طول تاریخ بود ؛ همانگونه که بزرگترین الهام بخش من در زندگیم بوده و تا ابد خواهد بود و من حقیقتاً باور دارم که دوباره روزی در کنار مایکل جکسون آواز خواهم خوند ... نمیدونم ...  شاید یه روزی ... شاید یه جایی ... ( )


Siedah که دیگه بیشتر از این نمیتونه شاد بودن و خندیدن رو به دروغ تظاهر کنه بعد از آخرین جواب ، دستهاش رو بر روی  چشمهای پر از اشکش قرار میده و سپس سکوت سنگینی در فضا حکمفرما میشه ...



* پروژه یادبود Siedah Garrett برای مایکل جکسون کبیر * 


تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance

نظرات 2 + ارسال نظر
لیلا چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1396 ساعت 02:34 ب.ظ

مایکل
کاش می شد باز هم صدای قهقهه های کودکانه ات رو شنید
کاش صدای آسمونیت قطع نمی شد و تاریخ آلبوم هات تمومی نداشت

تو به من هم لحظات فراموش نشدنی و خلوت پر شور و حس زیباتری برای زیستن و تجربه کردن بخشیدی

و شیطنتهات همیشه با ظرافت تمام اجرا میشه و ما رو شگفت زده تر از قبل می کنه که تو هنوز چه چیزهایی برای ارائه داشتی و هنوز هم ناشناخته ای و پر رمز و راز

جادوی رقصان پرآوازه

...

طرفدار مایکل سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 11:30 ق.ظ

مایکل جوزف انسانی که دیگه در نوع خودش تکرار نمیشه.من فکر نمیکنم اون اتهاماتی که بهش زدن حقیقت داشته باشه.اصلا از نوع برخورد یک نفر میشه فهمید چیکارست.چون مردمی بود بهش تهمت زدن،قانون سیاست و طبیعت همینه.خیلی دوستش دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد