مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان
مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان

میان پرده ( پیغامی از فرانسه )

مایکل جکسون !


ازت ممنون و سپاسگزاریم که با مهربونی ِخودت به زندگی ما برکت و نور بخشیدی . این لحظه برای ابد در قلبها و خاطرات ما جاودان خواهد بود .


(خطاب به تو ) به نیابت از همه طرفدارانت در سراسر گیتی :


امیدوارم روزی همه ملیتها و نژادها بتونند از طریق موسیقی تو به صلح و آرامش واقعی دست پیدا کنند . ممنونیم که برای حفاظت از کودکان جهان حاضر بودی . تو پیتر پنی بودی که بدون وجود تو ما چیزی به جز کودکان گمشده در این عالم نمی بودیم . با همه وجود عاشقتیم . برکت خداوند به روح پاک و بلند مرتبه تو باد !


* Nadege ( سمت چپ ) و Barbara ( وسط ) ، طرفدارانی از فرانسه * 



به یاد خاطره شیرین ملاقات Nadege و Barbara با مایکل جکسون کبیر ؛ 24 فوریه 1996 میلادی در دیزنی لند پاریس ...


با سپاس بی انتها از این دو عاشق قدرشناس و وفادار فرانسوی ...


تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance

نور جاودان ...

مادر ِ زمین به آدمها گفت:


که شبهای سرد میتوانند گرم شوند


تنها کافیست به برادرت ملحق شوی


این ، به راستی سرپناهی جهت حفاظت تو از طوفان خواهد بود


اگر در تابش نور خورشید ایستاده ای


اما هنوز باران روی سرت میبارد


اجازه بده در قلبت جرقه ای به وجود آید


چرا که ( جرقه عشق ) میتواند شعله ها را برافروخته نماید


پس بگذار این آتش عشق به درخشانی شعله کشد


عشق ، این نور ابدی و جاودان !


بگذار این شعله برای همیشه و تا ابد بسوزد و زبانه کشد


اجازه بده عشق ما را به یکدیگر نزدیک نماید


بگذار این عشق بدرخشد و شعله کشد


عشق ، این نور ابدی و جاودان !


بگذار دستهایمان را در دستان یکدیگر نهیم


و زنجیری بسازیم که تا ابد پیوسته باقی ماند


افراد ساکن و بی حرکت ، غبار رویشان را خواهد پوشاند


* عدم وجود عشق = نشستن گرد غم و درد و غبار و اندوه و مرگ بر روی قلب انسان !


ایستادن ( طولانی ) زیر باران باعث فرسودگی و فرسایشست !


* بارون در این شعر = تشبیهی از حضور درد و غم و اندوه و ماتم در آسمان زندگی !


بگذار تنها محبت و مهربانی را به دنیا نمایش دهیم


این زمانیست که ما بیاموزیم


که فردایی زیباتر و بهتر در انتظار ماست


و در مقابل ، سهم و پاداش ما از این عالم " عشق " خواهد بود ...


نور جاودان : مایکل جکسون کبیر


لینک دانلود 



امروز صبح در حالیکه مثل همیشه صدای مایکل جکسون توی گوشم میپیچید و روزم مثل همیشه با نوای موسیقی مایکل جکسون آغاز شده بود ، توی مترو ایستاده و به سر کار میرفتم . آهنگ پشت آهنگ و ملودی پس از ملودی ! تا یک دفعه نوبت به همین آهنگ رسید : نور جاودان !

شروع این آهنگ باعث شد تا در کسری از ثانیه یه دفعه اون حس عجیب و غریب و آشنا بعد از مدتهای طولانی همه وجود و روح و قلبم رو تسخیر کنه . برای این حس کهنه و قدیمی ، هیچ نامی سراغ ندارم و کلماتم ، قدرت تحلیل و توضیح اونو نداره . فقط میتونم خیلی ساده توضیح بدم که تو اینجور لحظه ها ، ناگهان عظمت و اوج مفهوم واژه مایکل جکسون بر روی وجودم سایه میندازه و و همه روح و قلب و احساسم ، تسلیم و مسحور نام ارباب افسانه ها میشه : یه حسی آکنده از غرور بی انتهای عاشقی مایکل جکسون و افتخار بی پایان خدمتگزاری به او طی عمری طولانی ؛ دلتنگی عمیق و وحشتناک هزاران هزار خاطره تلخ و شیرین در راه عاشقی او و لمس حضور جاودانش در نزدیکترین فاصله به خویشتن  ِ خویش !!


چقدر عجیب و تکان دهنده و هولناک بود که این احساس دوست داشتنی مرموز آشنا ، درست با شروع این آهنگ بینظیر روی قلبم هاله افکنده بود : آهنگ نور جاودان !!


در یک آن و با همه لذت و شادی موجود در پهنه گیتی ، چشمهام رو به آرومی روی هم گذاشتم و به آهستگی توی دلم گفتم : نور جاودان من تا ابد فقط تویی ارباب ! نوری که با تابشش به افق زندگیم ، برای ابد همه ترسها و سیاهیها رو از آسمون زندگیم زدود و نابود کرد . 


در حالیکه قدرتی جنون آسا برای رقص بی انتهای عاشقی و خدمت رسانی بی پایان به یگانه سرور و فرمانروای زندگیم ، مایکل جکسون کبیر در وجودم احساس میکردم ، نفسی عمیق کشیدم و در وجودم خطاب به او زمزمه کردم و گفتم :


من هنوز اینجام مایکل جکسون ! من متوقف نمیشم ارباب ! هرچی بلا که به سرم توی راه عشقت اومد ، تنها از من هیولایی قدرتمندتر و توقف ناپذیر تر ساخت ! تو میدونی که من چه قدرت و انگیزه و توانی برای نبرد در راه تو در وجودمه مایکل جکسون ! پس دستهام رو رها نکن ! نور جاودانت رو لحظه ای از زندگیم دور نکن ! به سرباز خستگی ناپذیر سرسپردت لبخند بزن ! قدرتم رو هر آن و هر لحظه به عشق خودت بیشتر و بیشتر کن ارباب ...


آهنگ Eternal Light با صدای مایکل جکسون جلو میرفت و من چشمهام همچنان بسته بود . در همون حال لبخندی کمرنگ بر روی لبهام شکل گرفت و همزمان چشمهام رو باز کردم که یک دفعه درست در یک قدمیم و جلوی صورتم ، نگاهم به این صحنه وحشتناک افتاد :




فقط تونستم در یک آن دست چپم رو با همه قدرت بذارم روی دهنم و چشمهام رو از نو ببندم و پلکهام رو با همه قوا فشار بدم و سرم رو به سمت سقف مترو بالا بگیرم تا نکنه در یک آن بغضم با همه وجود بترکه و توی اون شلوغی و هیاهوی صبح مترو ، آبرو و حیثیتم به باد فنا بره !!!


در حالیکه سعی میکردم صدای بغضم رو توی گلوم خفه کنم ، جاری شدن قطره های اشک رو که به زور سعی میکردند از زیر فشار پلکهام یه راهی برای خودشون به روی صورتم پیدا کنند رو روی گونه هام احساس میکردم !!


به سرعت سعی کردم با آستین دست راستم صورتم رو خشک کنم و تا اونجاییکه ممکنه به خودم مسلط بشم . هرچند این کار تو اون لحظات و با اون حس عجیب و وصف نشدنی ، عملی محال و غیر ممکن به نظرم میومد ...


و وقتی تونستم سرانجام بعد از ثانیه هایی به خودم مسلط شده و جلوی بارش اشک چشمهام رو بگیرم ، طبیعتاً اولین کاری که انجام دادم انداختن عکس از این سوژه ناب و بی همتا برای شما عزیزانم بود !


مایکل جکسون ، امروز یه بار دیگه و بعد از مدتها ، در لحظاتی که وجودم بیشتر از هر زمان دیگه توی عمرم آکنده و لبریز از غرور و افتخار و شادی ِعشق بود ، با قدرتی بی همتا و توصیف ناپذیر بر من حلول نمود و به آهستگی در گوشم زمزمه کرد :


بهت ایمان دارم ! دلتنگم نباش ! من هر آن در کنارتم ! بهت میبالم و با همه وجود عاشقتم !

لحظه ای از تکرار نام من در این عالم دست بر ندار ! زمانی برای خستگی و توقف در کار نیست ! پس پیش به سوی ابدیت و فراتر از آن ...


خوب ؛ حالا کدوم عاقلی جرات داره به این فکر کنه که Ali_MJfollower رو میشه متوقف کرد و حتی یک ثانیه از خدمت به مایکل جکسون بازداشت ؟؟؟؟!!!!


بزن بریم ارباب !!!



تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance