میان پرده ( داستان Christina Sanchez ... )

...  من مایکل جکسون رو 4 بار در کنسرت در سال های 1998 و 1992 همینجا در اسپانیا ملاقات کردم . یادم میاد وقتی که اولین بار در کنسرتی از تور BAD از نزدیک می دیدمش ، کف کرده بودم که چقدر استایلش شبیه به عکس ها و ویدیوهایی هستش که تا اون موقع ازش دیده بودم !!! یادم میاد مایکل در اون کنسرت لبه صحنه ایستاده بود و داشت درست به پایین جایی که ما اونجا ایستاده بودیم نگاه میکرد و یادم میاد چقدر سخت تلاش میکردم که عقلم رو از دست ندم و خل نشم ! فقط یادمه عین دیوونه ها با خودم تکرار میکردم و میگفتم : " وای خدا ... خودشه ! "



من در سال 1992 به کنسرتی در ابیدو (Oviedo) رفته بودم و به خاطر دارم در اون سفر به پارکینگ هتل محل اقامت مایکل جکسون رفته و موفق شدم اتوموبیل حاوی او زمانی که از پارکینگ خارج می شد رو مشاهده کنم . مایکل از داخل شیشه پنجره جلوی اتوموبیل به ما نگاه میکرد و به ما طرفدارها لبخند میزد و برامون دست تکون میداد .



دو روز بعد ، مشابه این اتفاق برای من در مادرید تکرار شد ؛ این بار من که به پارکینگ هتل محل اقامت او رفته بودم ، موفق شدم زمان ورود اتوموبیل مایکل به پارکینگ مچش رو بگیرم ! یادم میاد مایکل از ماشین پیاده شد ، به سرعت برای ما دست تکون داد و سپس لحظه ای بعد در میان جمعیت ناپدید گردید . من هرگز و تا ابد احساس و افکاری که با دیدن لبخند شگفت انگیز و موهای مشکی و براق و زیبای مایکل جکسون در اون لحظه در ذهنم پیدا کردم رو فراموش نخواهم کرد !




یادم میاد در اون سفر ، من و تعدادی از دخترهای طرفدار ، زمانی که مایکل هتل محل اقامتش رو ترک کرده بود ، با هزار دوز و کلک خودمون رو به اتاق محل سکونت مایکل رسوندیم . خدمه هتل هنوز مشغول نظافت اتاق او بودند ! یادمه در اون لحظات دزدکی مشغول دید زدن این طرف و اون طرف اتاق بودم که یک دفعه در کنار یک پیانوی بزرگ و سفید ، پرتره نیمه کاره ای رو بر روی تعدادی کاغذ دیدم که مایکل اونو با مداد مشکی خلق کرده بود . من هنوز و تا امروز همچنان حالم به شدت گرفته است که چرا اونقدر شهامت نداشتم که اون پرتره رو از اونجا برش دارم ! واقعاً که چه احمقی هستم !! ...



تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance