تو ( شعری از Michaela Huber از آلمان ... )

سلام و وقت بخیر به عاشقان راستین مایکل جکسون کبیر در اقصی نقاط گیتی ...


چند روز پیش تصادفی با شعر جالب و زیبایی از یکی از طرفداران آلمانی زبان مایکل جکسون مواجه شدم که بد جور نظرم رو به خودش جلب کرد ؛ شعری که به نوعی زبان حال و احساس حقیقی قلب عاشقم در برابر تمام بزرگی ها و خوبی های اوست . به همین دلیل از شما عزیزان و یاران همراه درخواست میکنم که با چشم دل کلمه به کلمه اون رو عاشقانه مطالعه بفرمایید ...


تو رنگین کمانی در یک روز بارانی هستی
تو زندگیم را رنگ آمیزی کردی و تاریکی را از آن دور نمودی
تو مسیریاب زندگیم در گم گشتگی هایم هستی
تو به من امید بخشیدی زمانی که بیشتر از همیشه به آن محتاج بودم
تو زندگیم را به هر شکلی که ممکن و مقدور بود تغییر دادی
هر روزی که میگذرد بیشتر و بیشتر دلتنگت می شوم
تو شبیه به هیچکس که من در زندگیم شناختم نیستی
تو مخلوقی ویژه و منحصر به فردی ؛ خیلی ساده :
تو !
دلم برایت تنگ شده مایکل ؛ ای ستاره درخشان من
تو حالا بسیار درخشان می درخشی اما از فاصله ای بسیار دور
در زمین تو یک فرشته در لباس مبدل بودی
و شاید اکنون بتوانی در بهشت به آرامش دست پیدا کنی
خداوند تو را به مکانی بهتر منتقل نمود
مکانی بدون اسم ؛ مکانی لبریز از موهبت الهی
تو اکنون از تمام دلتنگی ها و دردها آزادی
دیگر یاس و غمی در کار نخواهد بود
حالا دنیا قدر و ارزش والای تو را خوب می فهمد
تو یک چنین مخلوق ارزشمندی بر روی این زمین بودی !
برای هر آنچه بخشیدی از اعماق قلبم از تو سپاسگزارم
برای همه قدرتت و همه تلاش و کوششی که در این عالم انجام دادی
عمیقاً از تو بابت خیال دوست داشتنی دائمت در ذهنم سپاسگزارم ؛
بابت الهام بخشیت و تشویقت برای کسب اعتبار و مقام در این جهان
حقیقتاً و از عمق وجود عاشقتم مایکل
تو تا همیشه در ذهن و قلبمی و من هر لحظه برایت دعا خواهم کرد

تو تا ابد دنیای مرا به لرزه در خواهی آورد !

and

You really do Michael…




تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance