مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان
مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون ارباب افسانه ها

مایکل جکسون پادشاه جاودان

بازتابی از تعالیم مایکل جکسون ( قسمت اول )

سلام به دوستان عزیزم . وقت بخیر ! 


نوشته امروزم با اغلب نوشته های این وبلاگ یه فرق مهم داره و اون فرق اینه که شاید در نگاه اول این پست ربط چندانی به مایکل جکسون نداشته باشه ! هرچند اون دسته از بینندگانی که از سالها پیش نوشته های منو دنبال میکنند خوب میدونند که هرگز پیش نیومده نوشته ای از من 100% بی ارتباط به نام کبیر مایکل جکسون باشه !


فکر نمیکنم در بین شما کسی باشه که سوپر استار مشهور امریکایی ، Akon رو نشناسه ! مردی که آثار زیبا و شنیدنی فراوونی رو در کارنامه هنری خودش به همراه داره .


 
دوست دارم داستان امروزم رو با یادآوری مهمترین خاطرات زندگی ایکان در واپسین سالهای عمر گهربار مایکل جکسون آغاز کنم ؛ بدون شک مطالعه این بخش میتونه برای اون دسته از بینندگانی که تازه بعد از درگذشت مایکل جکسون با او و دنیای افسانه ایش آشنا شدند مفید و با ارزش باشه . 


اینطور میشه گفت که ایکان ، خواننده مسلمان آفریقایی امریکایی با وجود تمام استعداد بالای هنریش ، تا قبل از اواخر سال 2006 میلادی نقطه چندان به یاد ماندنی و درخشانی در کارنامه شغلی و حرفه ای خود نداشت ! ایکان با برخورداری از صدایی خاص ، زیبا و متفاوت از همان لحظه ظهورش در صنعت موسیقی ، پتانسیل تبدیل شدن به یکی از برترینهای کره زمین را دارا بود ولی متاسفانه خیلی زود همانند بسیاری از استعدادهای نوظهور دیگر در دام زرق و برق فریبنده و کثیف هالیوود افتاد و آلت دست مافیای پلید این صنعت مخوف گردید . اینگونه بود که استعداد بالای ایکان با خواندن اشعار سخیف و بازی در کلیپهای هجو و بنجل تجاری شروع به هرز رفتن نمود . البته دستان سرنوشت چیزی فراتر از رقاصی و دلقکی در کلیپهای زشت و بی معنی مارشال مترس برای ایکان رقم زده بود !


 
درست در اوج روزگاری که ایکان استعداد بالایش را اینگونه وسیله منفعت طلبی اربابان پول و شهرت دنیای سیاه موسیقی قرار داده بود ، چشمان نافذ و تیزبین ارباب ماسترو شروع به اسکن و آنالیز عمیق ترین و پنهان ترین لایه های وجودی این سیاه پوست ساده دل نمود . مایکل جکسون در تمام طول عمر خویش همچون یک مغناطیس پر قدرت و عجیب ، برترین استعدادهای عالم هنر را به سمت خود جذب مینمود . صد البته که او همواره جدا از بررسی استعدادهای هنری ، مسائل دیگری را نیز جهت برقراری ارتباط حرفه ای با سایر هنرمندان همکارش در نظر میگرفت . مهمترین این مسائل همانا معیارهای اصیل انسانی و اخلاقی به حساب می آمدند .


بدیهی بود که با در نظر گرفتن چنین فیلترهای سختگیرانه ای ، بسیاری از بزرگان و نام آوران دنیای موسیقی هرگز و حتی ثانیه ای در حلقه همکاران مایکل جکسون نگنجیدند ! اما ایکان از همان ابتدا یه جورایی با بقیه فرق میکرد . همواره حزن و غم عجیب موجود در صدای این مرد سیاه پوست حس عجیبی رو به من منتقل میکرد . هرگز زمانی رو که برای اولین بار آهنگ سوزناک Lonely رو با صدای زیبای ایکان شنیدم از یاد نمیبرم . بعدها هم که ... !!!



 ایکان در اواخر سال 2006 به همراه جمعی دیگر از خوانندگان امریکایی همچون نیو و ویل آی ام به عنوان نفرات برتر و برگزیده مایکل جکسون به منظور همکاری جهت تهیه و تولید آلبوم T25 کاندید و انتخاب گردید . چندان طولی نکشید که بعد از انتشار این آلبوم ، ایکان به چهره محبوب شماره 1 و هنرمند مورد علاقه اصلی و کلیدی مایکل جکسون در آخرین سالهای عمرش بدل شد . ایکان تا به جایی جلو رفت که نه تنها افتخار همصدایی در آخرین دوئت خلق شده توسط ارباب افسانه ها در عمر کوتاهش را از آن خود نمود بلکه به صمیمی ترین و عزیز ترین دوست مایکل جکسون در آخرین پرده نمایش خالق بد بدل گردید . فکر میکنم اگه بخوام خاطرات غیر هنری مایکل و ایکان رو در اون روزها بشمرم خودش احتیاج به چند تا پست جداگانه داشته باشه ! فقط همین رو بدونید که ایکان کم کم و تدریجاً از نقش اصلی خود به عنوان یکی از بزرگترین سوپراستارهای تاریخ امریکا به رفیق گرمابه و گلستان (!!!!) ، سخنگو ، مدیر برنامه و حتی بادیگارد شخصی مایکل جکسون تغییر نقش داد !!!




به این ترتیب روزهای شیرین و خاطره انگیز واپسین سال حیات پادشاه هنر در گرما گرم عشق ناب و خالصانه ایکان سپری شد و سرانجام مایکل جکسون کبیر در 25 ژوئن 2009 چشم از جهان فرو بست .


بعد از مرگ مایکل جکسون ، ایکان بهتر و ستایش برانگیز تر از همه دنیا به وظیفه انسانی و هنری خویش به عنوان یک دوست عاشق عمل نمود و با خلق و اجرای آهنگ یادبود ستایش برانگیز و بی همتای Cry Out Of Joy ، اشک شوق و قدرشناسی و دلتنگی را بر چشم میلیونها میلیون عاشق در سراسر جهان جاری نمود . وی سپس با حضور در ویدئوی زیبا و تحسین شده Hold My Hand ، برگ زرین دیگری بر کتاب افتخارات خدمتگزاریش به مایکل جکسون کبیر افزود .


 
خوب پس از این مقدمه در مورد ایکان ، از امریکا سفری هزاران کیلومتری به شرق عالم و کشور هزار رنگ و هفتاد ملت هندوستان خواهیم داشت !


نمیدونم چرا هر وقت توی عمرم اسم هندوستان رو میشنوم ، اولین چیزی که توی ذهنم نقش میبنده ، بالیوود و سینمای رنگارنگ و موزیکال این کشور کهنه ! بالیوود ، صنعتی که در یک کلام و بدون اندکی تردید در صورت عدم وجود پدیده ای به نام مایکل جکسون ، هرگز و هرگز قادر به دستیابی به جایگاه مدرن و امروزی خویش نبود . این حرف رو از طرف یکی از طرفداران بسیار حرفه ای سینمای هندوستان و البته مایکل جکسون به عنوان یک حقیقت محض قبول کنید .


دوست دارم این رو بدونید که مردم هندوستان همواره و از ابتدا عشق و علاقه وحشتناک و عجیب و غریبی به مایکل جکسون داشته و تا ابد نیز خواهند داشت . نمیدونم تا حالا ویدئوهای حضور مایکل جکسون در خاک هندوستان رو دیدید یا نه . فکر کنم برای اینکه با ادامه بحث راحت تر بتونید ارتباط برقرار کنید ، لازم باشه حتماً یه دونه از این ویدئوها رو ببینید ! ویدئویی که براتون انتخاب کردم مربوط به حضور مایکل جکسون در بمبئی به سال 1996 میلادی و قبل از برگزاری کنسرتی از تور هیستوری برای این مردم عاشق و مهربون آسیاست . ویدئو رو در دو پارت 1 و 2 از لینکهای زیر دانلود بفرمایید :


پارت 1


پارت 2


قبل از اینکه ادامه بحث رو بخونید یه دور با دقت به دقیقه 6 و ثانیه 30 نگاه کنید . مرد میانسال کچلی که میاد جلو و با احترام با مایکل جکسون دست میده و بعدش عین یه بچه ذوق میکنه یکی از ستارگان بزرگ و پیشکسوت بالیوود به نام آنوپام کر هستش که نقشهای جاودانش در سینمای هندوستان ماندگاره . فقط یه لحظه فکر کنید معنی این صحنه چی بود !!!!



شاید بشه در یک کلام ریشه این عشق و علاقه افسار گسیخته مردم هندوستان به پدیده ای به نام مایکل جکسون رو در باورهای کهن و فرهنگ و سنن آبا و اجدادی این ملت راحت تر جستجو کرد ؛ فرهنگی که هرگز و حتی ذره ای از ساز و آواز و رقص و موسیقی جدا نبوده . هندوها عاشق موسیقی هستند . مردمی بی نهایت احساساتی که هیچ زبانی رو برای بیان حالات درونی خویش قدرتمندتر ، رساتر و کامل تر از زبان رقص و موسیقی نیافته اند . شاید وقتی اسم رقص و آواز رو میارم در ابتدا فکر کنید که این ملت چقدر الکی خوش هستند که با این همه فقر و درد و مصیبت و فلاکت که دارند ، دائم به فکر قر دادن و یللی تللی کردنند ! لازمه بهتون بگم که بر خلاف این ذهنیت ، هندیها اتفاقاً اغلب مواقع برای بیرون ریزی و تخلیه احساسات سیاه و غمگین درونی خویش به سمت موسیقی رفته و حتی اغلب مناسبتهای سوگواری و مذهبی و معنوی ایشان نیز با رقصها و موسیقی های خاصی همراه است . البته از ورود به جزئیات این قضیه صرفنظر میکنم که اگه واردش بشم دیگه کسی نمیتونه منو جمع و جور کنه !!!


این عشق و علاقه ذاتی به موسیقی و رقص هستش که مردم هندوستان رو سالیان ساله به پای تماشای فیلمهای هندی در سالنهای تنگ و تاریک سینما کشونده . همین مساله هستش که باعث شده بازیگران این صنعت تا این اندازه مورد قبول و ستایش مردم هندوستان قرار داشته باشند . میشه به جرات گفت رل و نقشی رو که بازیگران بالیوود در فرهنگ عامه مردم هندوستان ایفا میکنند ، هیچ کاراکتر هنری و سیاسی و ورزشی و اجتماعی در هیچ کشور دیگه ای برای مردم اون سرزمینها ایفا نمیکنه !


دوست دارم قبل از اینکه این مقدمه کوتاه رو در مورد هندوستان و بالیوود ببندم فقط یه مطلب کوچولوی دیگه رو هم اشاره کنم ؛ مطلبی که اون راز و نکته نهایی عشق و علاقه عجیب مردم هند به مایکل جکسون کبیر رو به خوبی توجیه میکنه :


بازیگران بالیوود از نظر مردم هند گاهی جایگاهی فرا زمینی و ماورای بشری دارند ! اونها خوشتیپ هستند ؛ ستاره هستند ؛ مشهور و پولدار هستند ؛ خوب بازی میکنند ؛ خوب میرقصند و خوب آواز میخونند ... ! چی ؟؟!! خوب آواز میخونند ؟؟!! نه ! این آخری دیگه درست نیست !!!


فکر میکنم همتون به خوبی میدونید که بالای 99% از آهنگهای موجود در فیلمهای هندی با صدای بازیگران اصلی اون نقش اجرا نشده و توسط خوانندگان حرفه ای و محدودی ، در استودیوهای ضبط بالیوود تهیه و تولید میشه . در واقع میشه گفت بازیگران بالیوود نه تنها اغلبشون خوش صدا نیستند بلکه حتی در پاره ای موارد علی الخصوص در مورد بازیگران زن ، بسیار بد صدا هم می باشند !!! فکرش رو بکنید یک بازیگر بد صد با یک صدای مضحک کلفت و ضایع یک دفعه در یک سکانس میزنه زیر آواز و بعد هم چه چه چهی سر میده !! به به !!


به عنوان یکی از طرفداران این سینما این نقطه ضعف وحشتناک بالیوود رو پذیرفته و در موردش با شرمندگی سکوت میکنم !


مردم هند خوب میدونند که آهنگهای داخل فیلمها صدای بازیگر مورد علاقشون نیست اما به این موضوع اهمیت چندانی نمیدند . اونها طوری با فیلم و بازی بازیگرانش ارتباط قلبی و روحی برقرار میکنند که گویی در کاراکترها و سناریو ذوب شده و صدای خواننده های بینوا رو در حقیقت صدای واقعی بتهای مورد ستایششون قلمداد میکنند ! به عبارت دیگه میشه گفت خوانندگان هندوستان یکی از مهجور ترین ، گمنام ترین و مظلوم ترین اقشار دنیای هنر در هندوستان میباشند ! از این نقطه نظر میشه هندوستان رو نقطه مقابل کشوری مثل ایران در نظر گرفت : تو ایران هرکسی که میخواد مشهور بشه ، فوری از خونه ننش قهر میکنه و میره یه آلبوم موسیقی میده تا به شهرت برسه !!! تو هندوستان اما احمقانه ترین و نا صحیح ترین روش برای کسب شهرت رفتن به سمت ترانه و خوانندگیه !! ملت هندوستان از طفولیت آرزوشون اینه که جای آمیتا باچان و دلیپ کومار رو بگیرند !!! تا رویای کسب جایگاه ویجنتی مالا در افکار دخترکان خردسال هندو موج میزنه چه کسی هوس میکنه بره تو استودیو آواز بخونه ؟؟!! رسیدن به افتخار بازیگری ، انتهای خواسته و رویای اغلب مردم هندوستانه . هیچ ابلهی حتی به ذهنش خطور هم نمیکنه که بره توی استودیوهای بسته و خفه ، جون و عمرش رو بذاره و در انتها هم تو غربت و گمنامی از دنیا بره . شاید باور نکنید که بگم حتی خیلی از خواننده های بزرگ هندوستان در انتهای عمرشون با یک چنین سرنوشت سیاه و تلخی رو به رو شدند ...


اما با همه اینها مردم هندوستان خودشون هم خوب نقطه ضعف بزرگ بازیگران مورد علاقشون رو میدونند . بذارید یه دور دیگه مطلب قبلی رو مرور کنیم :


بازیگران بالیوود از نظر مردم هند گاهی جایگاهی فرا زمینی و ماورای بشری دارند ! اونها خوشتیپ هستند ؛ ستاره هستند ؛ مشهور و پولدار هستند ؛ خوب بازی میکنند ؛ خوب میرقصند ولی ... خوب آواز نمیخونند !!! 


اما یه نفر و فقط یه نفر در کل تاریخ بشر بود که کل این معادلات رو برای همیشه به هم زد  :


خوشتیپ بوده خیلی خوشتیپ تر و کاریزماتیک تر و رویایی تر از کل تاریخ سینمای هندوستان ؛ نامی بوده که ستاره و سوپر استار بودن در مقابلش مضحک و احمقانه جلوه میکرده ؛ مشهور و پولدار بوده اونقدری که کل شهرت و پولهای کل بالیوود به اندازه یک سلول از وجودش نمیرسیده ؛ خوب بازی میکرده اونقدر که راج کاپور فقید باید میومد جلوی پاش فرش قرمز پهن میکرد ؛ خوب میرقصید اونقدر که یه بنده خدایی میگفت وقتی پاهاش تکون میخورد میشد رقص خداوند رو در پاهاش دید و خلاصه بر خلاف کل دنیای بالیوود ، حنجره ای داشت که از توش میشد همه آواز کائنات رو یکجا و با هم شنید . این موجود اسمش مایکل جکسون بود ...



حالا فکر کنم فهمیده باشید که معنی مایکل جکسون برای ملت هندوستان چی بود !


احتمالاً الآن دارید فکر میکنید ماجرای ایکان به این قصه ها در مورد هندوستان و بالیوود و آنوپام کر و در انتها مایکل جکسون چه ارتباطی داشته ، اینطور نیست ؟!!


یه چند روزی صبوری کنید که هیجان و سورپرایزی بزرگ در راهه ...


تا بعد ...   


Stay Tuned

! Let's Dance

نظرات 5 + ارسال نظر
لیلا چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 01:41 ب.ظ

افسوس که زمانی دارم به سراغ این فیلمها که تو زحمت کشیدی و به جا در لابلای مطالب عاشقانه و دلنشینت آوردی میرم که دیگه نمیشه اونها رو دید

یعنی وقتی می خونم اون موجود دوست داشتنی سرتاسر این عالم رو درنوردیده و جذبه وجودش این طور انسانها رو از هر ملت و فرهنگی به سمت خودش کشیده، بیشتر یاد افسانه ها می افتم و

تمام عشق و ارادتم رو نثار او می کنم: ارباب افسانه ها

چرا نمیشه اون ویدئوها رو دید دوست من ؟؟؟ اونها تا ابد اینجان ... تقدیم با عشق به عاشق های باشکوهی چون تو ... شاید در اولین دیدار مجدد ... به زودی زود ...

Sa یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 11:15 ق.ظ

یک: مایکل خیلی خوب هم نقش بازی نمیکرد ها :/
دو: من یک نظری در مورد ایکان دارم که بنظر مسخره میاد ولی خودم باورش دارم؛ ترانه one day at a time انریکه بهمراه ایکان بسیار بسیار شبیه به hold my hand هست، در واقع بیشترین شباهت ایندو ریتم کورس ها هست، یجورایی بنظرم ایکان رفته با این ریتم کاسبی کرده حس جالبی نسبت بهش ندارم
سه: هند بسیار بسیار بسیار سرزمین جالب و شگفت انگیزی هست، حقیقتا اگر مردم هندوستان رو با شرایط و وضعیت کنونی، در قالب ایرانی ها قرار بدیم، همه یا خودکشی میکردن یا از کشور فرار میکردن...ولی مردم هند حقیقتاً قانع ترین مردم دنیا و البته بسیار دوست داشتنی هستند.
بی اندازه ممنون

ممنونم از نظرت دوست من ... راستش من هم حس خاصی نسبت به ایکان ندارم ... شاید این هم نوعی دلتنگی و جو سازی از جنس ماجرای ایمی باشه ...

لیلا شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 11:21 ق.ظ

هنوز آرزوی دیدن این ویدئوها در دلمه و شوق دوباره و دوباره شنیدن از او از زبان کسی که در عین دوری فیزیکی به او نزدیکترین بوده یا یکی از نزدیکترین ها با همون شور و حرارتی که تو رو می برد به هیجان استیج
شاید وقتی دیگر

کدوم ویدیوها ؟

لیلا سه‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 01:40 ب.ظ

سلام
منظورم همین فیلمهاییه که دیگه قابل دسترس نیست و صدها فیلم و حکایت ناگفته دیگه

سلامت باشی و موفق

و آرزو داری اونها رو دقیقاً چه کسی بهت نمایش بده و روایت کنه ؟؟؟ چقدر حاضری برای رسیدن به این آرزوت در این دنیا بها بپردازی ؟؟؟

لیلا دوشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 02:20 ب.ظ

من همیشه مشتاق شنیدن حکایتهای او و در مسیر او از دوست دیرینه همون اویم یعنی خودت و می دونم یقین داری جز این نیست
بها؟ من برای مایکل و در مسیر او شبیه خودت پاکباخته ام نه عینا مثل خودت و همیشه حاضرم این و از ابتدا هم گفته بودم و پای قولم هستم بی برو برگرد
طی مدتی هم که گذشت (یک سال اخیر) بهای سنگینی پرداختم به حد سرمایه وقت و توجهی که گاه اشتباه خرج شد و نشد اونچه هدف قلبی من بودم در مسیر او

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد